همه اسرا آزاد شدند ولی اسیر ما نیامد ...
وقتی محمد متولد شد، بابایش مفقود شده
بود. خیلی سخت است. یک زن دوست دارد پدر بچه بیاید و پسرش را که تازه متولد
شده است در آغوش بگیرد. ولی غلامعلی از وقتی رفته به جنگ دیو سیاه، هنوز
برنگشته است و حالا غلامعلی نیست تا محمد ...
بقیه در ادامه مطلب
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و هفتم مرداد ۱۳۹۲ ساعت 15:16 توسط مجید فضیلت
|