گفتگو های من و شما با خدا...

همه ما پنهانی و در نهان، دل گفته هایی با خدا داریم، کسی از آن خبر ندارد و خود می گوییم و خدا شنونده است.آنچه در این پست می خوانید بخشی هایی از گفتگوهای "من و شما"، با خداست:همان خدا، همان خدای فراموش شده ای که به گاه بی كسی و درماندگی سراغش را می گیریم.همان كه هیچگاه ما را از یاد نمی‌برد...

 

گفتم: خسته‌ام 
گفت: "لاتقنطوا من رحمة الله" از رحمت خدا ناامید نشید (زمر/53) 

 

گفتم: انگار، مرا فراموش کرده ای!
گفت: "فاذکرونی اذکرکم" منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152)

 

گفتم: تا کی باید صبر کرد؟ 

گفت: "و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا" تو چه می‌دانی! شاید موعدش نزدیک باشه (احزاب/63)


گفتم: تو بزرگی و نزدیکیت برای منِِِ کوچک، خیلی دوره! تا آن موقع چه کار کنم؟ 

گفت: "واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله" کارهایی که به تو گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کند (یونس/109)


گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بنده‌ات هستم و ظرف صبرم کوچک است... یک اشاره‌ کنی تمامه!

گفت: "عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم" شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/216)

گفتم: "انا عبدک الضعیف الذلیل..." اصلا چطور دلت میاد؟ 

گفت: "ان الله بالناس لرئوف رحیم" خدا نسبت به همه‌ی مردم (نسبت به همه) مهربان است (بقره/143)

گفتم: دلم گرفته 

گفت: "بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا" (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشند (یونس/58)


گفتم: اصلا بی‌خیال! توکلت علی الله 

گفت: "ان الله یحب المتوکلین" خدا آنهایی را که توکل می‌کنند دوست دارد (آل عمران/159)


گفتم: خیلی چاکریم! ولی این بار، انگار گفتی: حواست را خوب جمع کن!

گفت: "و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره" بعضی از مردم خدا را فقط به زبان عبادت می‌کنند. اگه خیری به آنها برسد، امن و آرامش پیدا می‌کنند و اگر بلایی سرشان بیاید تا امتحان بشوند، رو گردان میشوند. خودشان تو دنیا و آخرت ضرر می‌کنند (حج/۱۱) 


گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم؛ 

گفت: "فانی قریب" من که نزدیکم (بقره/186)


گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش می‌شد به تو نزدیک بشوم 

گفت: "و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال" هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/205)


گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!

گفت: "ألا تحبون ان یغفرالله لکم" دوست ندارید خدا شما را ببخشد؟! (نور/22)


گفتم: معلومه که دوست دارم مرا ببخشی 

گفت: "و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه" پس از خدا بخواهید شما را ببخشد و بعد توبه کنید (هود/90)


گفتم: با این همه گناه... آخر چه کاری می‌توانم بکنم؟ 

گفت: "الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده" مگر نمی‌دانید خداست که توبه را از بنده‌هایش قبول می‌کند؟! (توبه/104)


گفتم: دیگر روی توبه ندارم 

گفت: "الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب"(ولی) خدا عزیز و دانا است، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/3)


گفتم: با این همه گناه، برای کدام گناهم توبه کنم؟ 

گفت: "ان الله یغفر الذنوب جمیعا" خدا همه‌ی گناه‌ها را می‌بخشد (زمر/53)


گفتم: یعنی اگر باز هم بیابم؟ بازهم مرا می‌بخشی؟ 

گفت: "و من یغفر الذنوب الا الله" [چرا كه نه!] به جز خدا کیه که گناهان را ببخشد؟ (آل عمران/۱35)


گفتم: نمی‌دانم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتشم می‌زند؛ ذوبم می‌کند؛ عاشق می‌شوم! ... توبه می‌کنم 

گفت: "ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین" [این را بدان كه] خدا هم توبه‌کننده‌ها و هم آنهایی که پاک هستند را دوست دارد (بقره/222)


ناخواسته گفتم: "الهی و ربی من لی غیرک" ای خدا و پروردگار من! [آخر] من جز تو كه را دارم؟

گفت: "الیس الله بکاف عبده" خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟ (زمر/36)


گفتم: در برابر این همه مهربانیت چه کار می‌توانم بکنم؟ 

گفت: "یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما" ای مؤمنین! خدا را زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هایش بر شما درود و رحمت می‌فرستند تا شما را از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیاورند. خدا نسبت به مؤمنین مهربان است. ( احزاب/42)


گفتم: هیچ کسی نمی‌داند تو دلم چه می‌گذرد 

گفت: "ان الله یحول بین المرء و قلبه" خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24)


گفتم: غیر از تو کسی را ندارم 

گفت: "نحن اقرب الیه من حبل الورید" ما از رگ گردن به انسان نزدیک‌تریم (ق/16)


با خودم گفتم: خداوند!... خالق هستی!... با فرشته‌هایش!... به ما درود می‌فرستند تا هدایت شویم؟! ...
پس باید ثابت كنم كه شایسته‌ی سلام و درود عرشیانم.
باید گوهر درونم را از هرچه زنگار پاك كنم...

اعدام یهودیان بنی قریظه به دستور پیامبر اکرم(ص)

این پست هم جهت اطلاع فروز در مورد اعدام یهودیان بنی قریظه به دستور پیامبر اسلام.

اگه زحمتی نیست روی لینکهای زیر کلیک کنید!

فکر نمیکنم دیگه حرفی باقی بمونه!

1. نقد و بررسی گزارش اعدام مردان بنی قریظه بعد از جنگ خندق

2. غزوه بنی قریظه

3. مجازات یهود بنی قریظه

 

شنیدم که تو یک روز جمعه بر میگردی / کدام جمعه؟ نمیشد اشاره میکردی ...؟

" اَللّهُمَّ اَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشیدَة وَ الْغُرَّةَ الْحَمیدَة وَ اکْحُلْ ناظِری بِنَظْرَةٍ مِنّی اِلَیْهِ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ اَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُکْ بی مَحَجَّتَهُ وَ انْفِذْ اَمْرَهُ وَ اشْدُدْ اَزْرَهْ "

"خداوندا، آن چهره ی زیبای رشید را به من بنمای و از پرده ی غیب آشکار کن و دیده ام را روشن ساز و فرج آن حضرت را نزدیک و خروجش را آسان فرما و مرا در سلک رهروان او قرار داده و فرمانش را نافذ گردان و سپاهیانش را پشتیبان باش..."

 گل نرگسم به آن یاس سپید قسمت می دهم، دیگر بیا ...

ای قیامت زمین

رستاخیز آخرین خاک

پشت شکیبمان شکسته است

قامت صبرمان به سمت تاریک خمیدن خزیده است

تا کی؟ تا چند؟ تا کجا تاب آوریم روزگار بی آفتاب را؟...

دریچه ای به سمت سحر بگشا

به یک جرعه آفتاب مهمانمان کن ...

به دمی حیاتمان بخش و این همه دیر پایی شب را مپسند

بنده از طرف خودم و تمامی نویسندگان وبلاگ خورشید عالمتاب سالروز ولادت منجی عالم بشریت، قطب عالم امکان حضرت  ولی عصر (عجل الله تعالی فرج الشریف) را خدمت همه ی دوستان عزیز تبریک و شادباش عرض مینمایم و از خداوند متعال آرزوی سلامتی و طول عمر برای حضرتش خواستارم.

به امید ظهورش و سلامتی نائب بر حق ایشان امام خامنه ای (مد الظله العالی).

حک شده روی بال جبرائیل   یا ابالفضل بوتراب دخیل

یا قمر بنی هاشممیلاد فرخنده حضرت عشق امام حسین (ع) و یار با وفایش علمدار کربلا و حضرت امام سجاد علیه السلام را محضر مبارک حضرت بقیت الله الاعظم امام زمان (عج) روحی و ارواحنا لتراب مقدمه الفدا و امام خامنه ای و تمامی محبان اهل بیت علیهما السلام تبریک و تهنیت عرض می نماییم.

شعر شاه شمشاد قدان حافظ برای حضرت ابوالفضل و داستان این شعر:
مرحوم کل احمد آقا ( کربلایی احمد میرزا حسینعلی تهرانی ) نقل می کردند که: « روزی جناب شیخ رجبعلی خیاط به من فرمودند: در عالم معنا، روح خواجه حافظ شیرازی را مشاهده کردم که بسیار منبسط بود. خواجه حافظ شیرازی رو به من کرده و گفت: من غزل شاه شمشاد قدان را، در وصف ماه منیر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام سرودم. و از این امر خیلی مسرور بود.»

شاه شمشاد قدان ، خسرو شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان

مست بگذشت و نظر بر منِ درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان
تا کی از سیم و زرت کیسه تهی خواهد بود
بنده من شو و برخور ز همه سیم تنان

کمتر از ذره نئی، پست مشو، مهر بورز
تا بخلوتگه خورشید رسی چرخ زنان
بر جهان تکیه مکن ور قدحی مِی داری
شادی زهره جبینان خور و نازک بدنان

پیر پیمانه کش من که روانش خوش باد
گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان
دامن دوست بدست آر و ز دشمن بگسل
مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان

با صبا در چمن لاله ، سحر می گفتم
که شهیدان که اند این همه خونین کفنان
گفت حافظ من و تو مَحرم این راز نه ایم
از می لعل حکایت کن و شیرین دهنان

« حافظ »


پانوشت:

  1. چند وقتیه با فقر اینترنت مواجهم.
  2. سالروز تولد حضرت آیت الله امام خامنه ای را به همه دوستان تبریک عرض می کنیم. لطف خدا به مردم دنیا حواله شد/ یکباره شوره زار زمین باغ لاله شد/ پس کوچه های خاکی مشهد پر از شعف / خورشید شهر خامنه هفتاد دو ساله شد

خار در دست تو یک گل به نظر می آید (شعر)

خار در دســت تـــو يـک گــل بـه نظـر مي آيد
هـر کـسي مـس بـرود پـيـش تـو  زر مي آيد

 بـه کـسي دم نــزد امــا پـدرت مي دانـسـت
وحي از گـوشـه ي چـشمــان تـو در مي آيد

 و نــبـوت بـه دو تـا مـعـجــزه آوردن نـيـسـت!
از کـنـيـزان تــو  هـم مــعــجــزه بــر مي آيـد

 پــاي يــک خــــط تعــالـيـم تـو بــانــو!  ولــلّــه
عـمـر صـد حـجـت الـسـلام بـه ســر مي آيد

 مـانـده ام تـــو اگــــر از عــرش بـيـايي پــايين
چـه بـلايـي بــه ســر اهـل هــنــر مي آيــد؟!

مانده ام لحظه ي پيـچيدن ِ عطـر تـو به شهر
مـلــک الــمــوت پـي ِ چـنـد نــفـــر مي آيـد؟!


پانوشت:

  1. شعر از آقای کاظم بهمنی است.
  2. ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا (س) دختر رسول الله (ص) همسر امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع) مادر حضرت امام حسن مجتبی (ع) و امام حسین (ع) را به ساحت نورانی و مقدس امام زمان (عج) روحی و ارواحنا لتراب مقدمه الفدا و محضر مبارک امام خامنه ای و تمام مادران شهدا و محبان اهل بیت علیهماالسلام تبریک و تهنیت عرض می کنیم.

پنهان کردن قطعه ای از تاریخ توسط راویان و محدثان درباری (اهل سنت)

یکی از سؤالات اساسی در ماجرای آتش زدن خانه حضرت علی علیه السلام و اهانت به آن بزرگوار این است که آیا چنان که شیعیان می گویند به ساحت حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام نیز جسارت کردند و بر آن حضرت صدماتی وارد شد که منجر به شهادت او و فرزندش گردد یا خیر؟

برخی از دانشمندان اهل سنّت برای حفظ موقعیّت خلفا از بازگو کردن این قطعه از تاریخ خودداری نموده اند؛ از جمله ابن ابی الحدید در شرح خود می گوید: «جساراتی را که مربوط به فاطمه زهرا علیهاالسلام نقل شده، در میان مسلمانان تنها شیعه آن را نقل کرده است.»(1) برخی از سنّی زدگان معاصر نیز در این نظر با آنان همراه شده، مصائبی را که متوجه بانوی دو جهان شده است انکار نموده اند. برای روشن شدن حادثه جسارت به بانوی دو جهان، بحث را از دو مَنْظَر پی می گیریم.

الف. منابع اهل سنّت:
برخی از دانشمندان و مورّخان اهل سنّت، در این بخش، از بیان واقعیات تاریخی شانه خالی کرده اند؛ چنان که سید مرتضی رحمه الله در این زمینه می گوید:

«در آغاز کار، محدثان و تاریخ نویسان از نقل جسارتهایی که به ساحت دختر پیامبر گرامی وارد شده امتناع نمی کردند. این مطلب در میان آنان مشهور بود که مأمور خلیفه با فشار، درب را بر فاطمه علیهاالسلام زد و او فرزندی را که در رحم داشت سقط نمود و قنفذ به امر عمر، زهرا علیهاالسلام را زیر تازیانه گرفت تا او دست از علی بردارد؛ ولی بعدها دیدند که نقل این مطالب با مقام و موقعیت خلفا سازگاری ندارد؛ لذا از نقل آنها خودداری نمودند.»(2)

کرده اند که به نمونه هایی اشاره می کنیم:

1. مسعودی: در قسمتی از آنچه در بخش اول مقاله از این مورّخ اهل سنت نقل کردیم، آمده است: «فَوَجَّهُوا اِلی مَنْزِلِهِ فَهَجَمُوا عَلَیْهِ وَ اَحْرَقُوا بابَهُ... وَ ضَغَطُوا سَیِّدَةَ النِّساءِ بِالْبابِ حَتّی اَسْقَطَتْ مُحْسِنا؛(3) پس [عمر و همراهان] به خانه علی علیه السلام رو کردند و هجوم برده، خانه آن حضرت را به آتش کشیدند؛ با در به پهلوی سیده زنان عالم زدند؛ چنان که محسن را سقط نمود.»

2. نظّام، طبق نقل عبدالکریم بن احمد شافعی شهرستانی (548 - 479 ق.) می گوید: «اِنَّ عُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَ فاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتّی اَلْقَتْ اَلْجَنینَ مِنْ بَطْنِها؛(4) به راستی عمر در روز بیعت، ضربتی به فاطمه علیهاالسلام وارد کرد که بر اثر آن، جنین خویش را سِقط نمود.»

همین قول را اسفرائینی (متوفای 429 ق.)، به نظّام نسبت داده و گفته است که او قائل بود: «اَنَّ عُمَرَ ضَرَبَ فاطِمَةَ وَ مَنَعَ میراثَ الْعِتْرَةِ؛(5) عمر فاطمه علیهاالسلام را زد و از ارث اهل بیت علیهم السلام جلوگیری کرد.»

3. صفدی یکی دیگر از علمای اهل سنّت می گوید: «اِنَّ عُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَ فاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتّی اَلْقَتْ اَلْمُحْسِنَ مِنْ بَطْنِها؛(6) به راستی عمر آنچنان فاطمه علیهاالسلام را در روز بیعت [اجباری برای ابوبکر [زد که محسن را سِقط نمود.»

4. مقاتل بن عطیّه می گوید: ابابکر بعد از آنکه با تهدید و ترس و شمشیر از مردم بیعت گرفت، «اَرْسَلَ عُمَرَ وَ قُنْفُذا وَ جَماعَةً اِلی دارِ عَلیٍّ وَ فاطِمَةَ علیهماالسلام وَ جَمَعَ عُمَرُ الْحَطَبَ عَلی دارِ فاطِمَةَ وَ اَحْرَقَ بابَ الدّارِ وَ لمّا جائَتْ فاطِمَةُ خَلْفَ الْباب تَعَدَّدَ عَمَرُ وَ اَصْحابُهُ وَ عَصَرَ عُمَرُ فاطِمَةَ علیهاالسلام خَلْفَ البابِ حَتّی اَسْقَطَتْ جَنینَها وَ نَبَتَ مِسْمارُ الْبابِ فی صَدْرِها وَ سَقَطَتْ مَریضةً حَتّی ماتَتْ؛(7) [ابابکر] عمر و قنفذ و جماعتی را به درب خانه علی و زهرا علیهماالسلام فرستاد. عمر هیزم را درِ خانه فاطمه جمع نمود و درب خانه را به آتش کشید، هنگامی که فاطمه زهرا علیهاالسلام پشت در آمد، عمر و اصحاب او جمع شدند و عمر آنچنان حضرت فاطمه علیهاالسلام را پشت در فشار داد که فرزندش را سقط نمود و میخ در به سینه حضرت فرو رفت [و بر اثر آن صدمات] حضرت به [بستر[ بیماری افتاد تا آنکه از دنیا رفت.»

5. ابن ابی الحدید نقل نموده است: «ابو العاص، شوهر زینب، دختر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در جنگ از طرف مسلمانان به اسارت گرفته شد؛ ولی بعدا مانند اسیران دیگر آزاد شد.

ابو العاص به پیامبر صلی الله علیه و آله وعده داد که پس از مراجعت به مکّه، وسائل مسافرت دختر پیامبر را به مدینه فراهم سازد. پیامبر صلی الله علیه و آله به زید حارثه و گروهی از انصار، مأموریت داد که در هشت مایلی مکّه توقف کنند و هر موقع کجاوه زینب به آنجا رسید، او را به مدینه بیاورند. قریش از خروج دختر پیامبر از مکّه آگاه شدند. گروهی تصمیم گرفتند که او را از نیمه راه باز گردانند. جبّار بن الاسود (یا هبّار ابن الاسود) با گروهی خود را به کجاوه زینب رساند و نیزه خود را بر کجاوه دختر پیامبر کوبید. از ترس آن، زینب، کودکی را که در رحم داشت، سقط کرد و به مکّه بازگشت. پپامبر صلی الله علیه و آله از شنیدن این خبر سخت ناراحت شد و در فتح مکّه (با اینکه همه را بخشید و آزاد نمود) خون قاتل فرزند زینب را مباح شمرد.»

ابن ابی الحدید می گوید:

«من این جریان را برای استادم ابو جعفر نقیب خواندم، او گفت: وقتی که پیامبر صلی الله علیه و آله خون کسی که دخترش زنیب را ترسانید و او سقط جنین کرد را مباح شمرد، قطعا اگر زنده بود خون کسانی را که دخترش فاطمه علیهاالسلام را ترسانیدند که باعث شد فرزندش [محسن [را سقط کند، حتما مباح می شمرد.»

ابن ابی الحدید می گوید، به استادم گفتم:

«آیا از شما نقل کنم آنچه را مردم می گویند که فاطمه بر اثر ترس [و ضرباتی که بر او وارد شد] فرزندش را از دست داد؟

پس گفت: نه! از طرف من نقل نکن! و همین طور رد و بطلان آن را نیز از طرف من نقل نکن! چون اخبار در این زمینه متعارض است.»(8)

(9)
می گویند نقل کرده اند.»

6. سکونی یکی از راویان اهل سنت است.(10) او می گوید: «نزد امام صادق علیه السلام رفتم؛ در حالی که غمگین و ناراحت بودم. امام صادق علیه السلام فرمود: ای سکونی! چرا ناراحتی؟! گفتم: خداوند فرزند دختری به من داده [از اینکه فرزندم پسر نبوده و دختر است ناراحتم. [پس حضرت فرمود: ای سکونی، سنگینی دخترت را زمین برمی دارد و روزی او بر خداوند است و بر غیر اجل شما زندگی می کند و از رزق شما نمی خورد [پس چرا ناراحتی؟].»

سکونی می گوید: [با کلمات امام صادق علیه السلام ] غمم رفت. آن گاه فرمود:

«ما سَمَّیْتَها؟ قُلْتُ: فاطِمَةَ. قالَ: آهْ آهْ ثُمَّ وَضَعَ یَدَهُ عَلی جَبْهَتِهِ وَ کَانّی بِهِ قَدْ بَکی وَ قالَ: اِذا سَمَّیْتَها فاطِمَةَ فَلا تَسُبَّها وَلا تَضْرِبْها وَلاتَلْعَنْها. هذَا الاِْسْمُ مُحْتَرَمٌ عِنْدَاللّه ِ عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ اِسْمٌ اِشْتَقَّ مِنْ اِسْمِهِ لِحَبیبَتِهِ الصّدیقة وَ کانَ الاِمامُ لَمّا سَمِعَ بِاسْمِ فاطِمَةَ ذکر جَدَّتَهُ وَ مَصائبَها وَلَمْ یَزَلْ یَذْکُرُ وَ یَقُولُ: وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها اَنَّ قُنْفُذَ مَوْلی فُلان؛(11) چه نامی بر او گذاردی؟ گفتم: فاطمه: فرمود: آه آه. سپس دست خود را بر پیشانی اش گذاشت و گویا گریه می کرد و فرمود: حال که او را فاطمه نامیدی به او ناسزا نگو؛ او را [کتک] نزن و نفرینش نکن [چرا که] این نام در نزد خداوند با عظمت محترم است؛ و آن نامی است که خداوند از اسم خود برای حبیبه خود صدّیقه گرفته است. [آنگاه سکونی می گوید.[ همیشه امام صادق علیه السلام این گونه بود که وقتی نام فاطمه علیهاالسلام را می شنید به یاد جدّه اش [فاطمه] و مصیبتهای او می افتاد و همیشه تذکر می داد و می گفت: سبب وفات [و شهادت[ فاطمه علیهاالسلام [ضربتی بود] که قنفذ، غلام فلانی [یعنی عمر بر او وارد ساخت].»

توجّه دارید که سکونی با همه وثاقتی که دارد، اینجا تعصب سنّی گری خویش را نشان داده و ذیل کلام امام صادق علیه السلام را حذف و تحریف نموده است. با این حال، مطلب روشن است که سبب شهادت فاطمه زهرا علیهاالسلام همان ضرباتی بود که به دست قنفذ و عمر بر آن حضرت وارد شد.

چنان که ابابصیر از امام صادق علیه السلام متن کامل کلام حضرت را به این صورت نقل نموده است:

«... وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها اَنَّ قُنْفُذَ مَوْلی عُمَرَ لَکَزَها بِنَعْلِ السَّیْفِ بِاَمْرِهِ فَاَسْقَطَتْ مُحْسِنا وَ مَرِضَتْ مَرَضا شَدیدا وَلَمْ تَدَعْ اَحَدا مِمَّنْ آذاها یَدْخُلُ عَلَیْها؛(12) سبب فوت فاطمه علیهاالسلام ضرباتی بود که قنفذ، غلام عمر با غلاف شمشیر بر آن حضرت به فرمان عمر زد؛ پس [فرزندش] محسن را از دست داد و به شدت بیمار شد و هیچ یک از آزار دهندگان خویش را راه نداد [که به دیدن او بیایند].»

ب. منابع شیعه:
نظر دانشمندان شیعه و روایات نقل شده از سوی آنان چنین است:

هنگامی که خواستند علی علیه السلام را به مسجد ببرند با مقاومت فاطمه علیهاالسلام روبه رو شدند و فاطمه علیهاالسلام برای جلوگیری از بردن همسر گرامی اش صدمه های روحی و جسمی فراوانی دید که بیان همه آنها از توان زبان و قلم خارج است؛ فقط به گوشه ای از آن در یک نقل تاریخی اشاره می کنیم؛ وگرنه در این موضوع، نقلهای تاریخی فراوان است.

خلاصه ماجرا همان است که در نامه خود عمر به معاویه آمده است. در بخشی از آن چنین می نویسد:

«... وقتی درب خانه را آتش زدم [آنگاه داخل خانه شدم] ولی فاطمه درب خانه را حجاب خود قرار داد و مانع از دخول من و اصحابم شد. با تازیانه آن چنان بر بازوی او زدم که مانند دملج (بازوبند) اثر آن بر بازوی او ماند؛ آن گاه صدای ناله او بلند شد؛ چنان که نزدیک بود به حال او رقت کنم و دلم نرم شود؛ ولی به یاد کشته های بدر و اُحد که به دست علی کشته شده بودند... افتادم، آتش غضبم افروخته تر شد وچنان لگدی بر درب زدم که از صدمه آن جنین او (به نام محسن) سقط شد. فَعِنْدَ ذلک صَرَخَتْ فاطِمَةُ صَرْخةً... فَقالَتْ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ اللّه ِ هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ... ؛ در این هنگام، فاطمه چنان ناله زد، پس فریاد زد: ای پدر بزرگوار! ای رسول خدا! این چنین با عزیز دلت و دخترت رفتار کردند.» سپس فریاد کشید: فضّه به فریادم برس که فرزندم را کشتند. سپس به دیوار تکیه داد و من او را به کنار زده، داخل خانه شدم. فاطمه در آن حال می خواست مانع [بردن علی [شود، من از روی روسری چنان سیلی به صورت او زدم که گوشواره از گوشش به زمین افتاد... .» (13)

جهان رفته است.

بر خردمندان و منصفان اهل سنّت و همین طور برخی از خودیهای هماهنگ و هم آوا با آنها است که در این روایات، تأمّل و تعمّق نمایند و کاری کنند و تصمیمی بگیرند که فردای قیامت نزد رسول اکرم صلی الله علیه و آله و یگانه دختر معصومه اش، بانوی دو سرا، مرضیه کبری شرمنده نباشند.


پی نوشت ها در ادامه مطلب
ادامه نوشته

افسوس که عمري پي اغيار دويديم 
از يار بمانديم و به مقصد نرسيديم

سرمايه ز کف رفت و تجارت ننموديم 
جز حسرت و اندوه متاعي نخريديم

پس سعي نموديم که ببينيم رخ دوست 
جان ها به لب آمد، رخ دلدار نديديم

ما تشنه لب اندر لب دريا متحيّر 
آبي به جز از خون دل خود نچشيديم

اي بسته به زنجير تو دل هاي محبّان 
رحمي که در اين باديه بس رنج کشيديم

چندان که به ياد تو شب و روز نشستيم 
از شام فراقت چو سحر گه ندميديم

اي حجّت حقّ پرده ز رخسار برافکن 
کز هجر تو ما پيرهن صبر دريديم

ما چشم به راهيم به هر شام و سحرگاه 
در راه تو از غير خيال تو رهيديم

اي دست خدا دست برآور که ز دشمن 
بس ظلم بديديم و بسي طعنه شنيديم

شمشير کَجَت، راست کند قامت دين را 
هم قامت ما را که ز هجر تو خميديم


[1] اشعار از شاعر محترم: آقاي ميرزاي نوغاني خراساني.

یا مقلب القلوب و الابصار

                                   التهنیة بمناسبة راس السنة الجدیده

                                            یا مقلب القلوب و الابصار

                                               یا مدبرالیل و النهار

                                           یا محول الحول و الاحوال

                                         حول حالنا الی احسن الحال

 

نسال اله سبحانه ان یجعلنا و ایاکم ممن لا تبطره نعمة و لا تقصر  به من طاعة ربه غایة و لا تحل به بعد الموت ندامة ولا کابة

از خداوند متعال میخواهیم که ما و شما را از کسانی قرار دهد که نعمت،نافرمانیشان نکشد و هیچ منظوری دستشان را از طاعت پروردگارشان کوتاه نسازد و پس از مرگ دچار هیچ پشیمانی و اندوه نگردند.{قسمت پایانی خطبه ۶۴}

 

 

با عرض سلام خدمت همه ی عزیزان و همچنین خسته نباشید خدمت مدیریت محترم وبلاگ خورشید عالمتاب،جناب آقای فضیلت پور و دیگر همکاران،فرا رسیدن سالروز برگزیده شدن حضرت علی (ع) به مقام ولایت و  همچنین سال نو را خدمت همه ی دوستان تبریک میگویم.امیدوارم سال خوبی داشته باشین. 

 مطلبی بود راجع به عید نوروز که آن را از وبلاگ برادر خوبم آقا محمود برداشتم.لینک وبلاگ رو براتون میذارم

دفاع از حریم تشیع

 

ادامه نوشته

روز خدا

محرمامروز روز خدا بود. آسمان اهواز بارانی است. امروز کارون سیراب است. و ده روز دیگر حسین و عباس تشنه لب شهید می شوند. صلی الله علیک یا ابا عبد الله.

آه که چقدر دل می گیرد در این هوای بارانی. امروز همه رخت عزا بر تن می کنیم و به خاطر این ماتم آسمان اهواز هم گریه می کند.

 

 

 

پس رو در بقیع به زهرا خطاب کرد                   وحش زمین و مرغ هوا را کباب کرد

کای مونس شکسته دلان حال ما ببین             ما را اسیر بی کس و بی آشنا ببین

اولاد خویش را که شفیعان محشرند                  بر ورطه عقوبت اهل بلا ببین

تن های کشتگان همه بر خاک و خون نگر          سرهای سروران همه بر نیزه ها ببین

آن تن که بود پرورشش در کنار تو                      غلطان به خاک معرکه کربلا ببین

آن سر که بود بر سر دوش نبی مدام                 یک نیزه اش ز باد مخالف جدا ببین

...........

این کشته فتاده به هامون حسین توست          این صید دست و پا زده در خون حسین توست

این ماهی فتاده به دریای خون که هست          زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست

این نخل تر کز آتش جانسوز تشنگی                دود از زمین رسانه به گردون حسین توست

این قالب تپان که چنین مانده بر زمین              شاه شهید نا شده مدفون حسین توست

این شاه کم سپاه که با خیل اشک و آه            خرگاه زین جهان زده بیرون حسین توست


پانوشت:

  1. در ادامه مطلب شعری از آقای علیرضا قزوه رو گذاشتم. خیلی قشنگه
ادامه نوشته

محرم ســــــــــبز!

با اشاره به حوادث پس از انتخابات:
ابراهیمی: تا روز عاشورا عقبه فتنه جمع میشود
«رییس مرکز رسیدگی به امور مساجد با اشاره به در پیش بودن ماه محرم و عاشورای حسینی اظهار داشت: از این فتنه چیزی باقی نمانده و انشاء الله با فرا رسیدن روز عاشورا و حرکت حسینی بتوانیم این عقبه فتنه را جمع کرده و دل امام زمان را شاد کنیم و وحدت کشور همچنان بر محور ولایت پایدار بماند.»

رییس مرکز رسیدگی به امور مساجد با انتقاد از طرفداران جنبش سبز تصريح كرد : به برکت این نظام برخی آقا‌ شده و لباس آقایی بر تن کردند، اما نمي‌دانستيم اینها گرگ‌های بودند که لباس میش بر تن کردند و با کمال تاسف نمک خورده و نمکدان شکستند.

به گزارش خبرنگار ايلنا، حجت الاسلام حسين ابراهیمی در سخنانی در همایش ائمه جماعات، محرم و تبلیغ، مساجد را اثرگذارترین،‌ فعال‌ترین ودرخشنده‌ترین پایگاه برای حفظ نظام جمهوری اسلامی دانست و‌گفت: از خدمات ائمه‌جماعات باید تقدیر شود، چرا که آنها در بحران و فتنه بی‌نظیر اخیر که در کشور اتفاق افتاد، درمقابل سبزپوشانی که هیچ خبری از سبزی ندارند و نور ‌و‌ نورانیت انقلاب در سرزمین وجودی آنها نفوذ نکرده است، ايستادند.

نماينده بيرجند در مجلس شوراي اسلامي، اظهار داشت: به برکت این نظام برخی آقا‌ شده و لباس آقایی بر تن کردند، اما نمي‌دانستيم اینها گرگ‌های بودند که لباس میش بر تن کردند و با کمال تاسف نمک خورده و نمکدان شکستند.

وی با اشاره به سخن امام خمینی(ره) مبنی بر اینکه حفظ نظام اوجب واجبات است، گفت: آنها كمر به از بين بردن نظام مقدسی بسته‌اند كه امام(ره) حفظ آن را اوجب واجبات دانست و مسئله‌اي را که در هیچ انتخاباتی سابقه نداشت، اعلام کردند.

ابراهیمی ادامه داد: پیش از انتخابات از نظر آنها هم شورای نگهبان قانونی و هم قانون انتخابات معتبر بود و تقلب و تخلف وجود نداشت، اما از جا که متوجه شدند رییس‌جمهور نیستند، با بحث تقلب و برنامه از پیش تعیین شده آشوب را به راه انداخته و قلب امام زمان را با این حرکت رذیلانه خود، داغدار کردند.
رییس مرکز رسیدگی به امور مساجد، خاطرنشان کرد: ائمه جماعات در روشنگری این مسایل بسیار موثر بودند، به طوری که امروز ما شاهد هستیم افرادی که فریب خورده هستند در روز 13 آبان پیش از 1500 نفر نبودند و در 16 آذر نیز بیش از 200 نفر هم نشدند.

وی گفت: افرادی که در این تجمعات حضور یافته‌اند به دنبال این آقایان نیستند، بلكه زیر پرچم این آقایان برای اهداف خود تلاش می‌کنند و بارها گفته‌اند زید، بکر و خالد برای ما مهم نیست و اینها اقداماتي است كه در قالب آن می‌توانند به اهداف خود برسند.

ابراهیمی به حضور سبزپوشان در راهپیمایی روز قدس اشاره کرد و گفت: در آن روز کسانی پرچم سبز بر دست گرفته و با بطری و آدامس جویدن در صف‌های نماز حضور یافتند و با کارهای زشتی که انجام دادند اعلام کردند، حتی اعتقادی به اسلام ندارند چه برسد به جمهوری اسلامی.

وی تاکید کرد: اینجا لازم است که همه ما تلاش کنیم تا افرادی را که از این موضوع آگهی ندارند، روشن كنيم و در چارچوب‌های مطرح شده از سوي مقام معظم رهبری که توانستند به درستی جامعه را هدایت و رهبری کنند و چشم فتنه را از حدقه بیرون بیاورند، هدایت کنیم.

رییس مرکز رسیدگی به امور مساجد با اشاره به در پیش بودن ماه محرم و عاشورای حسینی اظهار داشت: از این فتنه چیزی باقی نمانده و انشاء الله با فرا رسیدن روز عاشورا و حرکت حسینی بتوانیم این عقبه فتنه را جمع کرده و دل امام زمان را شاد کنیم و وحدت کشور همچنان بر محور ولایت پایدار بماند.

خدا را باید احساس کرد...

روزی مرد عربی از یک مرد خدا پرست پرسید: چگونه خدایی را پرستش میکنی که نمیتوانی او را با چشم ببینی؟! من نمیتوانم خدایی را که ندیده ام پرستش کنم...
مرد خدا پرست قطعه سنگی برداشت و به سر مرد کوبید.

مرد پرسید: چرا چنین کردی؟! سرم درد گرفت!

مرد خدا پرست پاسخ داد: دردت را به من نشان بده...

مرد گفت: مگر درد دیده میشود که آنرا به تو نشان دهم؟!

مرد خدا پرست گفت: خدا هم وجود دارد ولی همانند درد نمی توان او را دید...

عید غدیر خم مبارک

نام علی : عدالت — راه علی : سعادت — عشق علی : شهادت — ذکر علی : عبادت — عید علی : مبارک

روز عید غدیر خم از شریف ترین اعیاد امت من است

                                                        پیامبر اکرم(ص)


مختصری در رابطه با این عید سعید:

غدیر خم نام ناحیه‌ای است بین مکه و مدینه که پیامبر اسلام در حجة الوداع علی را «ولی» پس از خود اعلام کرد. ۱۸ ذی‌الحجه، سال‌روز این واقعه میان شیعیان به عید غدیر خم شهرت دارد.

محمد، پیامبر اسلام در بازگشت از آخرین حج خود تمام مسلمانانی که در حج شرکت داشتند را در محلی به نام غدیرخم جمع کرده و علی بن ابی طالب را به عنوان وصی برادر و جانشین خود از جانب خدا معرفی کرد. عبارت معروف «هر آنکس که من مولای او هستم، پس علی مولای اوست» قسمتی از خطابه بلند غدیراست که مورد تایید شیعیان و اهل تسنن است. گرچه در تفسیر «ولی» بین شیعه و سنی اختلاف وجود دارد. در فرهنگ لغت عرب ولی به دو معنی آمده: ۱- دوست؛ ۲- صاحب اختیار به معنای جانشین و امام پس از پیامبر.

88/8/8

ميلاد مسعود هشتمين اختر تابناک امامت و ولايت حضرت امام رضا(ع) را تبريک مي گوییم.


شمع بي‌اشك و بي سوسويم من
محو هشتم سيه گيسويم من
گر به مشهد، پريشان مويم من
كشته ضامن آهويم من


توجه: توجه:

دوستانی می توانند حرم امام رضا (ع) را به صورت زنده مشاهده نمایند که از اینترنت پر سرعت استفاده مینمایند.

بوی محرم

خواهرم سرما خورده ....

هر وقت توی خونه کسی سرما می خوره مادرم اسپند دود می کنه ...

یه دفعه یاد محرم افتادم .....

بوی محرم توی خونه ما پیچید ....

کمتر از ۷۲ روز مونده ....


پانوشت:

  1. مادرم میگه اسفند هوای خونه رو ضد عفونی میکنه
  2. خدا همه مریضای اسلام رو شفا بده
  3. چرا هر وقت اسپند دود می کنند آدم یاد محرم میفته؟
  4. چرا توی محرم اسپند دود می کنن؟

ختم قرآن کریم توسط وبلاگ خوزشید عالمتاب و دوستان هم وبلاگی

وبلاگ خورشید عالمتاب در نظر داره که به نیت سلامتی آقا امام زمان (عج) و تعجیل در امر فرج یک دوره ختم قرآن کریم را با کمک دوستان و هم وبلاگی های خودش اجرا کنه!  جهت ثبت نام از طریق کامنت وبلاگ رو در جریان بگذارید! جهت عدم تداخل جزء ها و ثبت نام شوندگان اسامی شرکت کنندگان در وبلاگ منعکس خواهد شد!

در صورتی که تمایل داشتید می توانید چند جزء را متقبل شوید. اگر استقبال قابل توجه بود دو دور قرآن را ختم خواهیم کرد

  1. جزء اول متعلق به وبلاگ خورشید عالمتابه (مدیر وبلاگ)
  2. جزء دوم  وبلاگ شاهد
  3. جزء سوم وبلاگ حروف سیاسی
  4. جزء چهارم وبلاگ مخزن المعارف واللطائف
  5. جزء پنجم آفای طاهر (نویسنده توانای وبلاگ خورشید عالمتاب)
  6. جزء ششم خانم زهرا فضیلت پور (نویسنده توانای وبلاگ خورشید عالمتاب)
  7. جزء هفتم وبلاگ روتین

خدایا خیلی دوستت دارم!

خدایا کرمت رو شکر! از اینکه دوباره به ما توفیق روزه گرفتن دادی! از اینکه ما رو سر سفره ات دعوت کردی! از اینکه نفس های ما رو عبادت قرار دادی! خدایا با عشق به تو و پیغمبرت و اهل بیت وارد ماه رمضون میشیم! خدایا نور محبتت رو تو دل ما زیاد کن! خدایا با تمام وجود جلوی درگاه تو سر به خاک سجده می ذارم! سبحان ربی الاعلی و بحمده! افتخار می کنم از اینکه فقط به سوی تو سجده می کنم! خدایا دوستت دارم! خدای من! دورت بگردم! به کرم خودت گناهان ما رو ببخش! خدایا شتر دیدی ندیدی!  مهربان من! تا وقتی که تو رو دارم هیچ کم ندارم!

تبریک میلاد آقا امام زمان(عج)

 

      میلاد یگانه منجی عالم بشریت را به ساحت همه علمای اسلام (نه اونایی که طرفدار کفر و نفاقند) و محضر منور آیت الله الاعظم حضرت امام خامنه ای و همه سادات تبریک گفته و تعجیل در امر فرج حضرتش را از خداوند بزرگ خواستاریم... هرچند که این روزهای عزیز را خودفروختگان به کاممان تلخ کردند. انشاء الله خدا کامشان را هرچه بیشتر تلخ کند!!!

ای دو سه تا کوچه زما دورتر

نغمه تو از همه پرشورتر

کاش که این فاصله را کم کنی

محنت این قافله را کم کنی

کاش که هم سایه ما می شدی

مایه آسایه ما می شدی

هرکه به دیدار تو نائل شود

یک شبه حلال مسائل شود

حقایق تلخ

توجه به اخلاق اسلامي در عرصه تعاملات اجتماعي نشانه ايمان و اخلاص است.
اسلام به پيروان خود سفارش كرده است كه از راههاي مشروع به مقاصد و اهداف خويش برسند. بنابراين يك مومن ضمن اينكه داراي هدف مقدس است از راههاي مشروع نيز استفاده مي كند. در اين مقاله سعي شده است به اهميت اخلاق اجتماعي و حفظ حرمت ديگران پرداخته شود.

ضرورت حفظ حرمت آبروي ديگران

خدا مي بيند و مي پوشد .ادمي نمي بينيد و مي خروشد.

 
ان الانسان كان ظلومأ جهولا

يكي از آموزه هاي مهم تربيتي كه مورد تاكيد مكتب انسان ساز اسلام قرار دارد ضرورت حرمت آبروي ديگران است. اين موضوع آنقدر مهم است كه تجاوز به آبروي ديگران جزء بزرگترين گناهان محسوب شده و از طرف خداوند وعده عذاب اليم داده شده است. در اين آيين گناه تجاوز به آبروي مسلمان از گناه زناي با محارم بالاتر است. در اين مكتب آبروي مسلمان همچون مال و خون او بر مسلمانان ديگر حرام شمرده شده است. طبق تعاليم ديني اسلام نزديكترين وضعي كه بنده به كفر پيدا مي كند آن است كه با فردي برادر ديني باشد و لغزش ها و خطاهاي او را شماره كند تا روزي او را به آنها سرزنش نمايد.پيامبر اكرم صلوات الله عليه مي فرمايند همه چيز مسلمان، از مال، آبرو و خونش بر مسلمان ديگر حرام است. هرگاه مومن برادر ديني خود را متهم نمايد، ايمان او آب مي شود و از بين مي رود همان طوري كه نمك در آب حل مي شود و از بين مي رود,و نيز مي فرمايند- كسي كه مرد مسلمان يا زن مسلماني را غيبت كند، خداوند متعال چهل روز نماز و روزه او را قبول نمي كند، مگر آنكه غيبت شونده او را عفو كند. هر كه به عيب جويي، كسي را به صفتي كه در او نيست ياد كند ويا تهمتي بزند خداوند او را در آتش جهنم محبوس دارد تا گفته خويش را مجري دارد.
بر اساس همين تعليمات و تربيت ديني ست كه مومن هرگز خشم خدا را بر نمي انگيزد و مهار نفس خويش را به دست شيطان رجيم نمي سپارد.همانا كسي كه لجام نفس خويش را به دست ابليس سپرد بي گمان شيطان به جائي هدايتش نمي كند مگر به قعر فساد و تباهي وهدايت نمي كند مگر به قعر دوزخ سوزان .
مسلمان واقعي كسي ست كه ديگران ا ز دست و زبان او درامان باشند.و اگر چنين نبود ازجرگه مسلماني خارج شده و مشمول غضب خداوند خواهد شد
. اثبات حقانيت خويش به قيمت تخريب ديگران نمي تواند عملي اخلاقي واسلامي باشد..
مسئولان احزاب كه در واقع همان مسئولان ديروزي و يا دولتمردان فردا هستند، بايد در عمل و منش خويش مبلغ و منادي فضيلت ها و ارزش هاي انساني بوده كه در آن صورت نمي توانند به منظور رسيدن به قدرت از هر ابزاري همچون تهمت، افترا، دروغ و توهين براي تخريب چهره مسئولان و زير سوال بردن عملكرد آنها استفاده نمايند. از اين شيوه ناپسند هيچ كس سود نمي برد، چرا كه اگر اين رفتار ضد اخلاقي نهادينه شود همه از اين ابزار عليه رقيبان استفاده خواهند كرد و در آن صورت اين ابزار تبديل به شمشير دو لبه كه روزي با ما و روزي ديگر عليه ما خواهد شد.
1- همه چيز مسلمان، از مال، آبرو و خونش بر مسلمان ديگر حرام است. (1)
2- هرگاه مومن برادر ديني خود را متهم نمايد، ايمان او آب مي شود و از بين مي رود همان طوري كه نمك در آب حل مي شود و از بين مي رود.
(2)
3- كسي كه مرد مسلمان يا زن مسلماني را غيبت كند، خداوند متعال چهل روز نماز و روزه او را قبول نمي كند، مگر آنكه غيبت شونده او را عفو كند. (3)
4- ربا هفتاد و سه قسم است و آسانتر از همه چنان است كه كسي با مادر خود زنا كند و بدتر ازهمه رباها تجاوز به آبروي مسلمان است. (4)
5- يكي تان «خس» را در چشم برادرش ببيند و «تنه درخت» را در چشم خويش نبيند. (5)
6- كسي كه چيز ناروايي بشنود و آنرا منتشر كند مثل اين است كه خودش آن كار زشت را انجام داده است. (6)
7- كار برادر مومنت را به نيكوترين وجهش حمل نما، مگر آنكه خلافش را يقين كني. پس تا زماني كه مي تواني كار او را حمل به خير كني، حق نداري حتي نسبت به يك كلمه كه از برادر مومنت شنيدي سوء ظن ببري. (7)
8- نزديكترين وضعي كه بنده به كفر دارد اين است كه با مردي برادر ديني باشد و لغزش ها و خطاهاي او را شماره كند. (8)
9- هر كه به عيب جويي، كسي را به صفتي كه در او نيست ياد كند خداوند او را در آتش جهنم محبوس دارد تا گفته خويش را مجري دارد. (9)


پاورقي:
1- پيامبر گرامي اسلام -نهج الفصاحه
2- پيامبر گرامي اسلام- كشف الريبه
3- پيامبر گرامي اسلام- جامع الاخبار
4- پيامبر گرامي اسلام- نهج الفصاحه
5 و6- همان
7- پيامبر گرامي اسلام- كشف الريبه
8- امام باقر (عليه السلام)- كافي
9- پيامبر گرامي اسلام- نهج الفصاحه

حقایق تلخ

به نام خالق خوبی ها

اشتباه نکیند این مطلب با این اسم و مسمی نه در مورد سیاسته نه احمدی نژاد نه میر حسین نه موزی گری های انگلیس نه شیطنت های آمریکا نه خیانت نون به نرخ روز خورهای داخلی . . .

این مطلب در مورد:

عیب کسان منگر و احسان خویش  .....  دیده فرو بر به گریبان خویش

در مورد خودمونه..

تواین چند وقته داشتم فکر میکردم در چه موردی بنویسم، که هم به درد دنیامون بخوره هم آخرتمون.

یه شب ، قبل از خواب، یاد صحبت های یکی از علما تو حرم حضرت معصومه افتادم ،که با خودم گفتم این موضوع مطرح کنم و به بحث بشینیم...

 

اخلاق

 

اخلاق تو همه چی..

حالا تو هر قطعه یکی از رفتار های رایج تو جامعه که  با آموزه های دینی ما دارای زاویه هست و متاسفانه تبدیل به یکی از نشونه های شخصیت و اعتبار بین اکثریت قریب به اتفاق افراد جامعه شدن رو مطرح می کنم..

امید است با شناخت این نوع رفتارها که به عرف شهرت یافته ان  از اونها اجتناب کنیم و با روی آوردن به اخلاق های نیکو، مصداق آیه شریفه ((و لقد کان لکم فی رسول الله اسوه الحسنه)) را به حقیقت نزدیک کنیم و آنها را در زندگی سیاسی ،خانوادگی،فردی و در جامعه در حد توان اجرا کنیم و ان شاء الله که بتوانیم در تبلیغ این نوع رفتار های نیکو و حسنه سهمی داشته باشیم تا به قول آقای سعید محمدی یکی از نویسندگان همین وبلاگ ((( نکند در روز قیامت اگر در معرض آیه شریفه "و یسئلونک عن النعیم" قرار گرفتیم شرمنده سائل باشیم..))

ادامه دارد

دو کلام  حرف دل...

خداوند سبحان در جواب سوال ملائک در علت آفرینش انسان می فرماید: من چیزی می دانم که شما نمی دانید..

خداوندا...!

در طول تاریخ انسان های پاک باخته و خدایی که سعادت را در وصل به تو می جستند تفسیر دلیل تو بودند و ره صد ساله را در یک شب و تنها با یک نظر تو پیمودند.

جوهر خدایی و روح والا و متعالی نهفته در انسان، آن توانایی را دارد که مصداق حیات ابدی و ارتزاق عند ربهم را به ساجدین عند ربک یعنی ملائک نشان داده وقتی از آنها در نزد خدا  بالاتر رود فقط باید زمان و مکان و امکان بروز و ظهور بوجود آید.

عاشورا و صحنه به نمایش گذاشتن معراج آن 72 تن در صحرای تفدیده و سوزان کربلا و در طول تاریخ تشیّع رنجهای مظلومانه و شهادت رهروان آن امام شهید توسط ظالمان تاریخ و در 1400 سال بعد از آن واقعه ، در 8 سال دفاع مقدس در صحرای سوزان جنوب با اتصال و پیوند این حرکت و جوشش به واقعه عاشورا و ظهور نمایش های جان فشانی پیروان خمینی کبیر (ره) تفسیر دوباره این دلیل خداوندی شدند. شهدا به ما فهماندند که اگر رهایی از قید و بند ظالم را میخواهید اول باید از خود برهید تا دنیا از قید ظلم برهد. شهدا خود را فدا کردند و جاودانه شدند تا من و شمای مسئول و غیر مسئول به جا مانده از شهدا بفهمانند که رشد و بالندگی در صحنه ها و بحرانها با شکستن حصارهای سنتی و بسته بر روح و تن آدمی و بوجود آمدن تجربیات جدید و توسعه عقلانیت و شعور و البته عشق به هدف بوجود می آید. در طول دفاع مقدس با این روحیه رزمندگان و شهدا مسیر خود را تشخیص و می پیمودند و یا اتخاذ مسیرهای جدید در مدیریت بحران سر منشا تحول و توسعه وضعیت می شدند. با این تفکر بسیجی توانستند با مقاومت و غلبه بر مشکلات نظامی و فرهنگی البته با اتکال به خداوند متعال بوجود آورند. به همین جهت بود که امام در پیام تاریخی خود در زمان پذیرش قطعنامه فرمودند: در طول جنگ حتی یک لحظه نادم و پشیمان نیستیم...!

بعد از حدود 20 سال از جنگ نشان داده شد که تفکر امام مبتنی بر مقاومت و از خودگذشتگی همراه با عقلانیت و عشق به اسلام و تفکر بسیجی ، بحرانها و حوادث را حل می کند و خون شهیدان به ناحق ریخته شده بر زمین به بار نشست و تفسیر خدایی مجددی به جهان و تشنگان راه نشان داد.

حال این ما و این راه و آیینه تمام نمای تاریخ یعنی دفاع مقدس...

قطعاً من و شمای مسئول و غیر مسئول این امنیت و توسعه را مدیون خون و عملکرد شهدا و امام شهدا هستیم و امانت دار این عزیزان که به دست ما رسیده است، نکند در روز قیامت اگر در معرض آیه شریفه "و یسئلونک عن النعیم" قرار گرفتیم شرمنده سائل باشیم...