یکی از همکاران صمیمی که معمولا با هم شوخی داریم، اومده توی اتاقم و شروع می کنه به مملکت آخوندی ناسزا گفتن. بعد خیلی جدی میگه من سلطنت طلب هستم(1). و شروع می کنه کاملا جریان رو برام تعریف می کنه که وقتی (2) حکومت به دست ما سلطنت طلب ها بیفته اول تو بعد فلانی (3) و به ترتیب الی آخر، همتون رو اعدام می کنیم.
اما من بهش می گم: فرق حکومت اسلامی با حکومت سلطنت طلب ها دقیقا همینه!!! وقتی حکومت اسلامی باشه شما سلطنت طلب ها در کمال امنیت و آسایش با صحت و سلامتی می تونید زندگی کنید، کار کنید، سرمایه گذاری کنید، تولید کنید، تفریح کنید و خلاصه اینکه زندگی کنید(4). اما وقتی حکومت دست شما سلطنت طلب ها بیفته ما مسلمونا و طرفداران حکومت مردمی (جمهوری) اسلامی نه تنها از کمترین حقوق انسانی برخوردار نیستیم(6) بلکه حساب و کتاب ما با چوبه داره!!!(5) این علی رغمیه که ادعای حقوق بشر می کنند. مدعی دمکراسی هستند. پرچمدار آزادی بیانند. و دم از انسانیت می زنند.
پانوشت:
1- واقعا این همکار خوب ما سلطنت طلبه. یعنی سلطنت طلبی خط و مشی سیاسیشه. اینو خودش گفت.
2- بندگان خدا فکر می کنند یه روزی حکومت اسلامی ایران رو می تونن ساقط کنند. برای همین شب ها قبل از خواب برای خودشون نقشه می کشند که اول کی رو اعدام کنند.
3- فلانی: یکی از بچه های خوب شرکته که مواضع سیاسیش با ما همخونی داره.
4- همونطوری که الان این دوست داره زندگی می کنه. صاحب یه ماشین پژو پارسه. وقتی میره خیابون به گفته خودش هر شکلی که دلش میخواد لباس می پوشه. خیلی خوش تیپ می گرده و به اصطلاح خیلی امروزی و اهل مده (mode) خونه هم داره. یعنی اجاره نشین نیست که غم نداشتن خونه، داشته باشه. هرچند اینها رو با زحمت به دست آورده که جوهر مرد زحمت کشیدنه.
5- مثل زمان شاه: مردم مسلمون آدم های املی بودند که اگر نماز می خوندند تمسخر می شدند. حق عزاداری در خیابان نداشتند و وقتی در مسجد عزاداری می کردند مامورین ساواک برای کنترل عزاداری هاشون در جمع هاشون حضور داشتند. حق آزادی بیان نداشتند. مثل پدر من که وقتی شعری رو در مدرسه می خونه که از نظر معلم بوی سیاسی بده تهدید به (تحویل شدن به سواک) میشه. و جوخه های ترور و آدم کشی توی همچین مملکتی در راستای تحکیم حکومت برای عقب نگهداشتن ملت مسلمان دست به ترور می زنه.
6- نمونه بارز عدم برخورداری از اولین امکانات انسانی برای زندگی ملت مسلمان میانمار هستند که به وحشیانه ترین شکل ممکن قتل عام میشن فقط به خاطر اینکه مسلمانند. یا شیعیان عربستان. یا شیعیان بحرین. یا همین آمریکای مهد تمدن که مساجد مسلمونا رو به آتش می کشن. چرا راه دور میریم؟ توی همین فتنه 88 اغتشاشگران که خودشون رو نماینده مردم ایران معرفی کردند توی اغتشاشات و آشوب های سال 88 هم به قرآن توهین کردند و هم مسجد رو به آتش کشیدند. هم به دسته های عزاداری حمله کردند. زنان چادری رو مورد ضرب و شتم قرار دادند. و در وحشیانه ترین شکل ممکن ندا رو کشتند تا جکومت رو متهم کنند. یعنی برای اتهام زدن از خون همبازی های خودشون هم نمی گذرند.