اگر رزمنده ها آزاد نشوند هر اتفاقی بیفتد به من مربوط نیست
محرم سال 63 تعدادی از رزمندگان لشکر 10 سیدالشهدا به همراه یک روحانی برای تهیه وسائل مورد نیاز جهت برگزاری مراسم روضه حضرت اباعبدالله (ع) در اردوگاه، به دزفول مراجعه کرده بودند. در شهر هنگام تهیه اقلام مورد نیاز گوییا به خاطر اینکه ماشینشان را بد پارک کرده بودند از طرف نیروهای شهربانی که هنوز کادر زمان شاه بودند، مورد توهین قرار می گیرند که مشاجره ای رخ می دهد و رزمندگان توسط نیروهای بداخلاق شهربانی بازداشت شده و به پاسگاه منتقل می شوند.
اما انچه که در پاسگاه اتفاق افتاد یک تذکر معمولی نبود. متاسفانه کادر شهربانی پس از فحاشی های زشت سر رزمنده ها از جمله آن روحانی را می تراشند و برای آنها پرونده سازی می کنند. وقتی رزمندگان در بند این رفتار سخیف پرسنل شهربانی را می بینند، بلند فریاد الله اکبر سر می دهند که باز با پرونده سازی مجدد روبه رو می شوند. بر این اساس که رزمندگان دربند و تعدادی که در بیرون پاسگاه میدان شیخ مرتضی انصاری برای پیگیری آزادی دوستان خود مراجعه کرده اند قصد تصرف پاسگاه را داشته اند و رمز آنها هم الله اکبر بوده است. (بقیه در ادامه مطلب)