
در خانه خودم نشسته ام و ناگهان صدای در زدن های وحشیانه نیروهای اسرائیلی از پشت درب خانه می آید. نگران می شوم. درحالی که یک زیرپیرهنی آستین کوتاه و زیرشلواری به تن دارم می روم دم در تا ببینم چه اتفاقی افتاده است؟ در را که باز می کنم ناگهان با لگد یکی از سربازان اسرائیلی به عقب پرتاب می شوم. تا بیایم خودم را جمع کنم سرباز تا بن دندان مسلح اسرائیلی داخل خانه شده اند. پدر سراسیمه می آید. مادر که دارد دنبال رو سری اش می گردد از ترس جیغ می کشد. خواهرم خیلی می ترسد.
سربازان وحشیانه وارد خانه شده اند همچنانیکه با پوتین روی فرش ها راه می روند دشنام می دهند و فحاشی می کنند...
بقیه در ادامه مطلب