شعر میلاد امام حسین (ع)

میلاد با سعادت حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و یار باوفایش حضرت قمر منیر بنی هاشم ابالفضل العباس (ع) رو به همه دوستان تبریک و تهنیت عرض می کنم.


اگر چه بال و پر ناتوانمان دادند

ولي براي پريدن زمانمان دادند

خبر دهيد دوباره به بال فطرس ها

مجال پر زدن آسمانمان دادند

به احترام ملائك امانت حق را

به دست فاطمه ي مهربانمان دادند

بدون واسطه امشب كنار سجاده

تمام حسن خدا را نشانمان دادند

قسم به بوسه ي لبهاي سبز پيغمبر

براي بردن نامت زبانمان دادند (کاملش را در ادامه مطلب بخوانید)


این شعر زیبا از آقای علی اکبر لطیفیان رو به عنوان هدیه این روزها تقدیم می کنم به محضر مقدس صاحب الامر و الزمان حضرت بقیة الله، ولی الله الاعظم حضرت امام مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف و نائب بر  حقش حضرت امام خامنه ای سلام الله علیه و تمام محبان و عاشقان اهل بیت علیه السلام.
ادامه نوشته

رقص شمشیر تو تفریح خدا بود علی

خیلی دلم می خواست امشب یه شعر جدید توی وبلاگم بذارم. شعری که تا به حال نخونده باشم و برام تازگی داشته باشه. خیلی گشتم شعرای خوبی دیدم. ولی هیچ کدوم هنوز زیبایی این شعر رو نداره . . .

همه ی عالم و آدم به تو می اندیشد
شک ندارم که خدا هم به تو می اندیشد
کعبه از راز جهان راز خدا آگاه است
راز ایجاز خدا نقطه ی بسم الله است
کعبه افتاده به پایت سر راهت سرمست
«پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست»
کعبه وقتی که در آغوش خودش یوسف دید
خود زلیخا شد و خود پیرهن صبر درید
کعبه بر سینه ی خود نام تو ای مرد نوشت
قلم خواجه ی شیراز کم آورد، نوشت:
«ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه
مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه»
راز خلقت همه پنهان شده در عین علی ست
کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علی ست
روز و شب از تو قضا از تو قدر می گوید
«ها علیٌ بشرٌ کیفَ بَشر» می گوید

اگر دنبال شعر کاملش هستید اینجا رو کلیک کنید. یا اینجا خیلی شعر قشنگیه.


پانوشت:
1- میلاد حضرت علی (ع) رو به همه پیروان ولایت علی الخصوص حضرت صاحب الزمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) تبریک میگم.
2- امروز سالروز آغاز امامت حضرت امام خامنه ای است. این روز هم به همه مسلمین دنیا تبریک می گم.

بهار می آید...

باز هم سرما رفت...

                          و زمستان تسلیم نوای گرم بلبل شد...

وطبیعت خود را برای بهار

                               آراسته است ...

با آمدن بهار...گل ها زنده شدن...

 و آفتاب با پرتو خود...می دود در لا به لای پیچ پیچ شاخه ها...

                                     امـــــــا :

سال هاست که زمستان غم انگیز انتظار,

                                                 دل هایمان را آزرده است...

و گوش ها منتظر نوای بلبل...

که آمدن بهار را بشارت دهد...

مومنان...

            دلهایتان را بیاراید...

                           بهار میآید...


مهدی پسند باشید

( ثائر )

امام زمین و زمان

با همه‌ی لحن خوش‌آوائیم
در به‌در کوچه‌ی تنهایی‌ام
ای دو سه تا کوچه زما دورتر
نغمه‌ی تو از همه پرشورتر
کاش که این فاصله را کم کنی
محنت این قافله را کم کنی
کاش که همسایه‌ی ما می‌شدی
مایه‌ی آسایه‌ی ما می‌شدی
هر که به دیدار تو نائل شود
یک‌شبه حلّال مسائل شود
دوش مرا حال خوشی دست داد
سینه‌ی ما را عطشی دست داد
نام تو بردم، لبم آتش گرفت
شعله به دامان سیاوش گرفت
نام تو آرامه‌ی جان من است
نامه‌ی تو خطّ امان من است
ای نگهت خواستگه آفتاب
بر من ظلمت‌زده یک شب بتاب
پرده برانداز ز چشم ترم
تا بتوانم به رخت بنگرم
ای نفست یار و مددکار ما
کی و کجا وعده‌ی دیدار ما
دل مستمندم ای جان به لبت نیاز دارد
به هوای دیدن تو هوس حجاز دارد
به مکّه آمدم ای عشق تا تو را بینم
تویی که نقطه‌ی عطفی به اوج آیینم
کدام گوشه‌ی مشعر، کدام کنج منا
به شوق وصل تو در انتظار بنشینم
روا مباد که بر بنده‌ات نظر نکنی
روا مباد که ارباب جز تو بگزینم
چو رو کنی به رهت، درد و رنج نشناسیم
ز لطف روی تو دست از ترنج نشناسیم



پانوشت:

1- موضوع عید قربان حج است. عبادت. قربانی کردن برای معشوق. اما امروز همه دلها متوجه آقا امام زمان است. امسال در کشورهای عربی برای فراهم شدن زمینه ظهور خون قربانی های زیادی به زمین ریخته شد. العجل یا بقیة الله. ای امام زمین و زمان برای آمدنت قربانی داده ایم ... الغوث .... والامان .... یا امام زمان.


یا غریب الغربا

گل می کند بهار تو در باغ سینه ها

پر می شود ز باده ی تو آبگینه ها

نقاره می زنند به بامت فرشتگان

حتما شفا گرفته ز دست تو سینه ها

دیگر غریب نیستی ای آشنا ترین

تایید می کند سخنم را قرینه ها

اول همین که سمت حریم تو آمدند

صدها هزار مرد غریب از مدینه ها

دیگر هم آن که از نفس تو غریب ماند

در سینه های عاشق وصل تو کینه ها

تجدید کن حکومت خود را به قلبها

اینجا فراهم است برایت زمینه ها

گرم فضا نوردی خوف و رجا شدیم

آیا به ما نمی رسد آخر سفینه ها

دارد حکایت از عشاق گنبدت

یعنی که زرد باد رخ از عشق بی حدت


پانوشت:

1- ادامه این شعر قشنگ را در ادامه مطلب بخوانید.

2- بی مقدمه این شعر را هدیه می کنم به ساحت مقدس امام زمان.

ادامه نوشته

پست مشاعره برای امام حسن

میلاد امام حسن مجتبی، کریم اهل بیت، سید جوانان اهل بهشت پسر شاه عرب و عجم، نجل المرتضی را به همه دوستان و محبان اهل بیت و گدایان بارگاه ملکوتیش و عاشقان سیمای جبروتیش و دیوانگان کویش و مستان بویش و مدهوشان صوت قرآنش و اذانش تبریک و تهنیت عرض می کنم. یا بقیة الله عیدی بده آقا!
در این پست دوستان در مدح کریم اهل بیت شعر بنویسند تا در این فضای روحانی اندکی مستی کنیم. آقا جان! همانا یوسف مسکین در فصل شباب می رود با قصه حسنت به خواب ...
روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است
آری افطار رطب در رمضان مستحب است
روز ماه رمضان زلف میفشان که فقیه
بخورد روزه خود را به گمانش که شب است

کار گل زار شود چون تو به گلزار آیی
نرخ یوسف شکند چون تو به بازار آیی

میلاد حضرت فاطمه زهرا بر تمامی شیعیان مبارک باد

میلاد مبارک ام ابیها، دختر رسول الله، همسر امیرالمومنین علی بن ابیطالب شاه عرب و مادر حسن و حسین سید و آقای جوانان اهل بهشت را به ساحت ملکوتی امام زمان روحی و ارواحنا لتراب مقدمه الفدا و پیشگاه مقدس نائب برحقش حضرت امام خامنه ای و تمام عاشقان و دلباختگان اهل بیت عصمت و طهارت  علی الخصوص مادر مهربانم که عشق حضرت فاطمه سرتاسر وجودش را فراگرفته تبریک عرض می کنم. مادر مهربانم روزت مبارک.
به همین مناسبت زیبا ترین چیزی را که می توانم به دوستانم هدیه کنم یکی دو شعر زیبااست در مدح حضرت زهرا (س)، تقدیم می کنم به حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف). چشم دشمنانت کور باد یافاطمه.
حاج ولی الله کلامی چه زیبا سرود:
ذکر دل بی قرار ما یا زهراست
در هر نفس اعتبار ما یا زهراست
هر فرقه برای خود شعاری دارد
در هردو جهان شعار ما یا زهراست
یه شعر قشنگ هم دارم که در ادامه مطلب درج می کنم

ادامه نوشته

سر عباس به ني پند ظريفي دارد ...

فرارسیدن ایام عزاداری سرور و سالار شهیدان حضرت حسین بن علی (ع) را به بچه های هیئت محبان حضرت علی اکبر (ع) در تهران و هیئت فاطمیون دانشگاه آزاد زنجان و هیئت کریم اهل بیت در اهواز و هم وبلاگی های عزیز و تمام دلسوختگان و محبان اهل بیت (ع) و به ساحت مقدس و ملکوتی امام زمان و رهبر عزیزمان حضرت آیت الله خامنه ای تسلیت عرض می کنیم. آجرک الله یا بقیة الله ...

توبه از جرم وخطا،حال سحر مي خواهد

خلوت نيمه ي شب اشك بصر مي خواهد

وادي طور همين هيئت هر هفته ي ماست

ديدن نور خدا اهل نظر مي خواهد 

سختي گردنه ي عشق زمينت نزند

راه پر پيچ وخمش مرد سفر مي خواهد

صرف اين سينه زدن ها به مقامي نرسيم

محرم راز شدن ديده ي تر مي خواهد

جهت بخشش هر سينه زني حضرت حق

محشر از مادر سادات نظر مي خواهد

عمل زينب كبري به همه ثابت كرد

سر شكستن ز غم دوست جگر مي خواهد

سر عباس به ني پند ظريفي دارد

غير خورشيد، سماوات قمر مي خواهد


پانوشت:

  1. چقدر خوشحال شدم وقتی محمدولی وبلاگم رو به طور اتفاقی پیدا کرد و برام کامنت گذاشت. این هم از برکات اینترنته. محمدولی دوست خیلی صمیمی من توی دوران دانشگاه بود. الان نزدیک ۷ سالی میشه که ازش خبر نداشتم.
  2.  شعر بالا رو تقدیم می کنم به وبلاگ شاهد.

شعر: پاپتی منم که هاشمی مرا ندید...

به نقل از وبلاگ کوچه صداقت با کسب اجازه و بعد از اینکه اجازه دادند ما این شعر رو منعکس کردیم.

پاپتی منم که هاشمی مرا ندید
و پا گذاشت روی پیکر نحیف من
و حس نکرد
طعم معده های خالی گرسنه را
و پول نفت میهن مرا
توی جیبهای...(نقطه چین) گذاشت
بار سخت اقتصادی اش
استخوان پابرهنگان خسته را شکست
و له شدند مردم فقیر
زیر چرخهای بسط اقتصاد

پاپتی منم که خاتمی مرا ندید
و سر برید آرمانهای زنده مرا
یکی یکی
پای حقه کثیف و منکر دموکراسی
و گفتگوی محض با تمدن فرنگ
راه گوش کردن به ناله های خسته مرا
روی گوشهاش بسته بود
او مرا بهانه کرد و بازهم
جان توده های پاپتی حراج شد


پاپتی منم که موسوی مرا ندید
و زخم زد
روی آبروی پابرهنه های حامی نظام
و چشم بست
روی راه روشن و منور امام
و خط سرخ انقلاب را ندید
و خون بچه های ناب جبهه رفته را
توی شیشه کرد
و سیلی محکمی نشاند
توی صورت تکیده بسیجیان


پاپتی منم که رای من
توی دستهای سبز تو مچاله شد
و تو
همچنان ناشیانه داد میزدی
رای، رای مردم است

پاپتی منم که رای من
زیر پای سبز رنگ زور و زر گم است
پاپتی اسم دیگری برای مردم است
ننگ بر کسی که شور توده های پابرهنه را
روزهای وسعت حماسه بزرگ مردمی ندید
روزهایی که کور کرد
آفتاب روشن حضور مردم بصیر
چشم تنگ فتنه را

من یکی از آن دو پابرهنه ام که عشق را
توی دست های مهربان خود نشانده است
و پای عشق
خوب اگر ببینی اش
ایستاده است

خار در دست تو یک گل به نظر می آید (شعر)

خار در دســت تـــو يـک گــل بـه نظـر مي آيد
هـر کـسي مـس بـرود پـيـش تـو  زر مي آيد

 بـه کـسي دم نــزد امــا پـدرت مي دانـسـت
وحي از گـوشـه ي چـشمــان تـو در مي آيد

 و نــبـوت بـه دو تـا مـعـجــزه آوردن نـيـسـت!
از کـنـيـزان تــو  هـم مــعــجــزه بــر مي آيـد

 پــاي يــک خــــط تعــالـيـم تـو بــانــو!  ولــلّــه
عـمـر صـد حـجـت الـسـلام بـه ســر مي آيد

 مـانـده ام تـــو اگــــر از عــرش بـيـايي پــايين
چـه بـلايـي بــه ســر اهـل هــنــر مي آيــد؟!

مانده ام لحظه ي پيـچيدن ِ عطـر تـو به شهر
مـلــک الــمــوت پـي ِ چـنـد نــفـــر مي آيـد؟!


پانوشت:

  1. شعر از آقای کاظم بهمنی است.
  2. ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا (س) دختر رسول الله (ص) همسر امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع) مادر حضرت امام حسن مجتبی (ع) و امام حسین (ع) را به ساحت نورانی و مقدس امام زمان (عج) روحی و ارواحنا لتراب مقدمه الفدا و محضر مبارک امام خامنه ای و تمام مادران شهدا و محبان اهل بیت علیهماالسلام تبریک و تهنیت عرض می کنیم.

به کوری دوم خردادی ها سوم خردادی هستیم+ شعر

شب که میشه تو پنجدری یه دختری مثل پری

موهاشو دسته میکنه زیر حریر روسری

میره کنار باغچه و روی موهاش گل می زنه

میاد کنار طاقچه و به قاب عکس زل می زنه

یه قاب عکس کهنه با عکس سیاسفید توش

یه عکس و کلی خاطره که گرد و خاک نشسته روش

با آستینش پاک می کنه گرد و غبار و از شیشه

قاب و بغل میگیره و می بوسه مثل همیشه

......

سلام بابا حالت خوبه؟ الهی قربونت برم

فدای اون دسات بشم که میکشیدی رو سرم

راستی بابای بی وفا کی بر می گردی از سفر؟

این روزا تا در می زنن می مدوم جلوی در

همیشه با خودم میگم: شاید که اینبار تو باشی

شاید که برگشتی پیش من و مامان و داداشی

" اما تو هیچ وقت نمیای " دختر همسایه میگه

به خاطر همین باهاش بازی نمی کنم دیگه

شبا همش خواب می بینم منو گرفتی تو بغل

دوباره نازم می کنی بهم میگی قند عسل

بعدش یهو بیدار میشم دوباره رویا می میره

باز میبینم که نیستی و دوباره گریم میگیره

مامان میگه گریه نکن تموم میشه غصه و درد

اما یه بار خودم دیدم یواشکی گریه می کرد

بعضی روزا فکر می کنم پیش خدایی بابایی

داری به چی فکر می کنی؟ الان کجایی بابایی؟

میگن کسی نمی دونه زنده ای یا شهید شدی

بابایی "مفقود" یعنی چی؟ چجوری ناپدید شدی؟

......

قابو بغل میگیره و هی مهربونی می کنه

تا صبح برای قاب عکس شیرین زبونی می کنه

شب که میشه تو پنجدری یه دختری مثل پری

وقتی که گریه می کنه خون میچکه رو روسری

شعر از آقای مردانی


سالروز آزادسازی خرمشهر را از طرف تمام نویسندگان وبلاگ خورشید عالمتاب به روح مطهر خمینی کبیر حضرت روح الله و حضرت امام خامنه ای و تمام خانواده های شهدا و هر آنکس که خون غیرت در رگانش می جوشد تبریک و تهنیت عرض کرده. و از اینجا با تمام وجود فریاد می زنم به کوری چشم دوم خردادی ها سوم خردادی هستم!

افسوس که عمري پي اغيار دويديم 
از يار بمانديم و به مقصد نرسيديم

سرمايه ز کف رفت و تجارت ننموديم 
جز حسرت و اندوه متاعي نخريديم

پس سعي نموديم که ببينيم رخ دوست 
جان ها به لب آمد، رخ دلدار نديديم

ما تشنه لب اندر لب دريا متحيّر 
آبي به جز از خون دل خود نچشيديم

اي بسته به زنجير تو دل هاي محبّان 
رحمي که در اين باديه بس رنج کشيديم

چندان که به ياد تو شب و روز نشستيم 
از شام فراقت چو سحر گه ندميديم

اي حجّت حقّ پرده ز رخسار برافکن 
کز هجر تو ما پيرهن صبر دريديم

ما چشم به راهيم به هر شام و سحرگاه 
در راه تو از غير خيال تو رهيديم

اي دست خدا دست برآور که ز دشمن 
بس ظلم بديديم و بسي طعنه شنيديم

شمشير کَجَت، راست کند قامت دين را 
هم قامت ما را که ز هجر تو خميديم


[1] اشعار از شاعر محترم: آقاي ميرزاي نوغاني خراساني.

کوری چشم سران فتنه

ما پیام عید رهبر را چو مصحف می کنیم          مثل دستور المعل همواره مصرف می کنیم

کوری چشم سران فتنه و بیگانگان          چشم آقا! کار و همت را مضاعف می کنیم

چهار شنبه سوری و دشمنان انقلاب

چهارشنبه سوزی

دیدم شب چهارشنبه سوری       یک پیر ز کوچه ای گذر کرد

یک بچه بی نزاکت آمد                پشت سر او ترقه در کرد

با کار خودش میان کوچه             آن پیر خمیده را دمر کرد

ای بچه برون بیا از آن پشت         انبار مکن ترقه در مشت


پانوشت:

شنیده شده طرفدارای موسوی در پی اجرای مراسم چهارشنبه سوری و پریدن از روی آتش متحمل جراحات ناشی از کوفتگی و سوختگی عمیق شده اند. پس از تحقیقات اولیه مشخص شد که طرفداران جریان سبز به اشتباه آتش را کنار دیوار روشن کرده اند و در حال پریدن از روی آتش به دیوار اثابت کرده و به درون آتش افتاده اند. (خدا هدایتشان بکند)

روز خدا

محرمامروز روز خدا بود. آسمان اهواز بارانی است. امروز کارون سیراب است. و ده روز دیگر حسین و عباس تشنه لب شهید می شوند. صلی الله علیک یا ابا عبد الله.

آه که چقدر دل می گیرد در این هوای بارانی. امروز همه رخت عزا بر تن می کنیم و به خاطر این ماتم آسمان اهواز هم گریه می کند.

 

 

 

پس رو در بقیع به زهرا خطاب کرد                   وحش زمین و مرغ هوا را کباب کرد

کای مونس شکسته دلان حال ما ببین             ما را اسیر بی کس و بی آشنا ببین

اولاد خویش را که شفیعان محشرند                  بر ورطه عقوبت اهل بلا ببین

تن های کشتگان همه بر خاک و خون نگر          سرهای سروران همه بر نیزه ها ببین

آن تن که بود پرورشش در کنار تو                      غلطان به خاک معرکه کربلا ببین

آن سر که بود بر سر دوش نبی مدام                 یک نیزه اش ز باد مخالف جدا ببین

...........

این کشته فتاده به هامون حسین توست          این صید دست و پا زده در خون حسین توست

این ماهی فتاده به دریای خون که هست          زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست

این نخل تر کز آتش جانسوز تشنگی                دود از زمین رسانه به گردون حسین توست

این قالب تپان که چنین مانده بر زمین              شاه شهید نا شده مدفون حسین توست

این شاه کم سپاه که با خیل اشک و آه            خرگاه زین جهان زده بیرون حسین توست


پانوشت:

  1. در ادامه مطلب شعری از آقای علیرضا قزوه رو گذاشتم. خیلی قشنگه
ادامه نوشته

عید سعید قربان بر شما مبارک باد

وبلاگ خورشید عالمتاب عيد سعيد قربان، تجلي عبوديت انسان به خالق متعال و عيد از بند رستگان را بر همه مسلمين جهان تبریک عرض می کند.

 ساقیا آمدن عید مبارک بادت          وان مواعید که کردی مرواد از یادت

در شگفتم که درین مدت ایام فراق          برگرفتی ز حریفان دل و دل می دادت

برسان بندگی دختر رزگو به در آی          که دم همت ما کرد ز بند آزادت

شادی مجلسیان در قدم و مقدم تست          جای غم باد هر آن دل که نخواهد شادت

شکر ایزد که ز تاراج خزان رخنه نیافت          بوستان سمن و سرو و گل و شمشادت

چشم بد دور کزآن تفرقه ات باز آورد          طالع نامور و دولت مادر زادت

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح          ورنه طوفان حوادث ببرد بنیادت

تنفس

بسیجی ام و به امید ظهور پنجره ام

و بازمانده نسل هزار حنجره ام

هنوز عهد و مرامی و جان نیمه تمامی که داشتم را دارم

به همرهان که جفا می کنند می گویم

که تا به چشمه نور حیات روزنه ایست .....

تمام بود و نبودم و بند بند وجودم فدای خامنه ایست ....


پانوشت:

  1. گفتم وسط بحث های من و بردیا یه شعری خونده باشم تا یه کم نفسم چاق بشه! البته بحث کردن منو از پا ننداخته! هیچ وقت هم نخواهد انداخت!
  2. هرچند به مذاق بردیا خوش نمیاد! می دونم! ولی چون وبلاگ خورشید عالمتاب متعلق به همس باید مراتب ذائقه خواننده های وبلاگ رو رعایت می کردیم!
  3. آب دریا را اگر نتوان کشید            هم به قدر تشنگی باید چشید

شعری برای خاتمی!

خاتمي را به فصاحت غزلي گفتم ناب
كه نشانش همه جا و به همه كس بدهد
قيدكردم :نه توشاهي و نه ما شاعر مدح
تا مبادا صله ام جامه اطلس بدهد
كرده بودم به غزل يك دو كَرَت بيدارش
نكند تكيه به او هركس و ناكس بدهد
ادامه نوشته

باید که شیوه سخنم را عوض کنم ...

شعر يكي از شعرا در محفل شعر مقام معظم رهبري. شعر از آقای ناصر فیض:

بايد كه شيوه سخنم را عوض كنم

شد شد، اگر نشد دهنم را عوض كنم

گاهي براي خواندن يك شعر لازم است

روزي سه بار انجمنم را عوض كنم

از هر سه انجمن كه در آن شعر خوانده ام

آنگه مسير آمدنم را عوض كنم

در راه اگر به خانه يك دوست سر زدم

اين بار شكل در زدنم را عوض كنم

وقتي چمن رسيده به اينجاي شعر من

بايد كه قيچي چمنم را عوض كنم

پيراهني به غير غزل نيست در برم

گفتي كه جامه كهنم را عوض كنم

دستي به جام باده و دستي به زلف يار

پس من چگونه پيرهنم را عوض كنم

شعرم اگر به ذوق تو بايد عوض شود

بايد تمام آنچه منم را عوض كنم

ديگر زمانه شاهد ابيات زير نيست

وقتي كه شيوه كهنم را عوض كنم

مرگا به من كه با پر طاووس عالمي

يك موي گربه وطنم را عوض كنم

وقتي چراغ مه شكنم را شكسته اند

بايد چراغ مه شكنم را عوض كنم

عمري به راه نوبت ماشين نشسته ام

امروز مي روم لگنم را عوض كنم

تا شايد اتفاق نيفتد از اين به بعد

روزي هزار بار فنم را عوض كنم

با من برادران زنم خوب نيستند

بايد برادران زنم را عوض كنم

دارد قطار عمر كجا مي برد مرا

يا رب عنايتي ترنم را عوض كنم

ور نه ز هول مرگ زماني هزار بار

مجبور مي شوم كفنم را عوض كنم

به مناسبت میلاد آقا امام زمان (عج)

ميلاد دوازدهمين اختر تابناک آسمان ولايت و امامت, منجي موعود, حضرت بقيه الله الاعظم, صاحب عصر و الزمان, حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف روحي و ارواحنا لتراب مقدمه الفدا را به ساحت مقدس رهبر معظم انقلاب اسلامي تبريک گفته و از خداي منان خواستارم که شفاعت دست رهبر عزيزمان را در دستان مبارک حضرت مهدي عليه آلاء تحيه و الثنا قرار دهد. انشاء الله.

به همين مناسبت اين دو بيتي را به محبان حضرتش تقديم مي کنم.

 ( اين دو بيتي را يکي از دوستان عزيز براي حقير اس ام اس کرد)

اين جمعه هم طلوع و غروبش تمام شد

دل ها گرفت و رايحه غم مدام شد

آقا ببين که مثل همه جمعه هاي پيش

اين جمعه هم به منتظرانت حرام شد