این روزها روزهای بزرگداشت نهم دی ماه است. همان دی ماه 88. روزی که مردم عزیز ایران پس از آنکه به حقیقت دروغین مدعیان تقلب پی بردند در یک نمایش بی نظیر به دشمنان این مرز و بوم ثابت کردند که محکم و استوار پشت نظام جمهوری اسلامی ایستاده اند و همچون مردمان کوفه پشت نائب امام زمان خود را خالی نمی کنند. ای کاش سفیر حسین (مسلم بن عقیل) هم بود که ببیند در آن نماز جمعه چه جمعیت کثیری پشت سر امام خامنه ای نماز می خواند. حالا با کدام انگیزه دشمن می خواهد در دلهای مردم ایران زمین شکاف ایجاد کند؟ نه هرگز! آنها این خیال را با خود به گور خواهند برد.

اما این روزها اصلا حوصله نوشتن ندارم. و خیلی چیز ها را اصلا نمی شود نوشت. هرچه از کج فهمی مسئولین می بینیم نمی توانیم بنویسیم. چون همان مسئولین فکر می کنند اگر از زشتی هایشان بگوییم اصل نظام را زیر سوال برده ایم. آه خدای من! کی می شود مسئولین حساب خودشان را از نظام جدا کنند؟ حالا جالب تر  اینکه بعضی از مسئولین خوب می دانند که برای فرار از سوال ها و برای فرار از حساب و کتاب ها چگونه خودشان را به نظام و انقلاب بچسبانند! برخی هم که زورشان بیشتر از عقلشان است.

یک روزی هاشمی به اشتباه مقدس شده بود! هرکس می گفت هاشمی فلان می کند. او را ضد ولایت فقیه می خواندیم. شاید دلیلش این بود که با نهج البلاغه مانوس نبودیم. یا اینکه بصیرت نداشتیم. شاید هم آن روزها فکر می کردیم که داریم از نظام حمایت می کنیم چون گمان می کردیم آنهایی که علیه هاشمی سخن می گویند بنا دارند نظام را زیر سوال ببرند. اما حالا خیلی چیزها فرق کرده است ...

حالا من یاد گرفته ام دیگر از هاشمی ها بی خود و بی جهت دفاع نکنم. اینها استوانه های نظام هم نیستند. استوانه های نظام همین رفتگر محله ماست. استوانه نظام آقا سید بقال سر کوچه مان است.
هروقت به مغازه سید می روم تلویزیونش روشن است. و دارد اخبار و تحولات سوریه را دنبال می کند. کسی نیست به سید بگوید آخه تو رو چه به اخبار سوریه!!! ولی من بعدا فهمیدم که همین سید (که چاق و کچل هم هست) استوانه نظام است.
استوانه نظام همین حراست دم در اداره بغلی است. استوانه نظام همین دختر خانومی است که صد متر آن ور تر از اداره من در آژانس کار می کند و بلیط قطار می فروشد. استوانه نظام همین آقایی است که سوار ماشین پخش نوشابه می شود و از صبح تا شب عرق می ریزد تا برای خانواده اش سر ماه 500 هزار توان حقوق ببرد و دو دستی تقدیم کند به همسرش و برود قرض هایش را بدهد. 
استوانه های نظام همین مردم ملاشیه (اهواز) هستند که دارند برای زنده ماندن جان می کنند. 

هاشمی نه تنها استوانه نظام نیست بلکه به قول حسین مکعب مستطیل نظام هم نیست. نظامی که هاشمی استوانه اش باشد زود می پاشد. هاشمی عددی نیست که استوانه نظام باشد.  خدایا کی هاشمی ها می فهمند استوانه نیستند؟ این آقایان عمله های نظام هستند. اینها باید به مردم سواری بدهند. باید کف کفش مردم فقیر را لیس بزنند که بر سرشان منت گذاشته اند و به استوانه نماها رای داده اند. 

حالا دیگر هیچ کس خط قرمز من نیست. فقط یک نفر آن هم ولایت مطلقه فقیه. همانی که در ایام اغتشاشات فتنه گران شعار می دادند " مرگ بر اصل ولایت فقیه" و آنقدر گیج بودند که نفهمیدند دارند بر علیه چه کسی شعار می دهند. آنها نه تنها بصیرت نداشتند بلکه آنقدر احمق بودند که بر تن سگشان لباس سبز پوشاندند و با خود به خیابان آوردند تا به زعم خودشان بر علیه تقلب قیام کنند. احمق تر از اینها همان بی بی سی نشین ها بودند که دلشان به هوای اینها خوش بود.

پانوشت:
1- مطلب مرتبط عطار هم خواندنی است. لطفا کلیک کنید.