گفتند اگر رای نیاوریم حتما تقلب شده ...
چقدر با ما سر تقلب کل کل کردند. توی همین وبلاگ. دعوا سر چگونگی تقلب بود. بعد فهمیدند رکب خورده اند. تقلبی در کار نبوده. بعد ‌‌BBC هم تاکید کرد. تقلبی در کار نبوده. بعد شرط گذاشتند که اگر بخواهید در انتخابات شرکت کنیم با .... کنید. نکردند. اما خاتمی یواشکی (که بعد صدایش مثل بمب در همه جا پیچید) رفت رای داد. یعنی نه تنها در انتخابات تقلب نشده بود. بلکه فیلتر نظام هم مورد تایید ایشان است. رای داد که بگوید نظام را قبول دارد. که بگوید شورای نگهبان همه جوره مورد تایید است. که بگوید .... نه اینبار چیزی نمی خواهد بگوید. می خواهد بدون حرف زدن به نظام بگوید ما هم هستیم. شاید دلش تنگ شده است برای بخور بخور ها. وگرنه چه نیازی دارد؟ دلش هوس شهرام جزایری ها را کرده است. می داند زیر صندلی ریاست جمهوری پول های بیشماری خوابیده است. می داند صندلی ریاست جمهوری یک صندلی جادویی است که همینطوری ازش پول می ریزد. وگرنه دلش برای نظام نسوخته است. حتی برای مردم هم نمی سوزد. دلش برای خودش می سوزد که دستش کوتاه شده است. رفت رای داد تا خودش را قاطی نظام کند. خودش را زده است به کوچه گمراهی. کور خوانده است. اصلاح طلبان باید به فکر گزینه خوش نام تری باشند که از شهرام جزایری ها پول بلاعوض برای کمک به ایتام و امور خیریه یا مصارف شخصی یا وام بلاعوض و یا تسهیلات مالی زمین و ماشین و ویلا و سهام و پورسانت دریافت نکرده باشد.
آقای خاتمی! تو ..... با رای دادن .......نمی توانی ....... گول بزنی ....... آنهایی را که به تو رای دادند. امثال من هم گول نمی خوریم. خور و خواب و خشم و شهوت ....... شغب است و جهل و ظلمت ........ حیوان خبر ندارد..... زمقام آدمیت.