بسم الله الرحمن الرحیم
امام علی ( ع ) و کشتار ایرانیان !
واما سخن فروز:
واما سخن فروز:
((اگر شیعه باشند که باید بدانند این حملات زیر نظر امامانشان بويژه امام علی بوده است و امام علی مشاور اصلی عمر در این جنگها بوده است و در زمان خلافت خود نیز بارها برای سرکوب شورشهای مردمی در ایران به شهر های مختلف ایران از جمله ری، خراسان، آذربايجان، سیستان و... فرستاد، اگر سنی باشند نیز خواهند دانست که خلیفه اول عمر بن خطاب دستور حمله به ایران را دقیقا از روی همین استراتژی صادر کرد و گفتن اینکه حمله به ایران یک جنگ دفاعی بود کاملا مضحک است))
مقدمه :
بعضی از ایرانیان خرد گرا (؟؟؟!!!) که بتازگی دست به قلم شده اند و نژاد پرستی را برای مقابله با اسلام برای
ایرانیان از نان شب هم واجب تر می دانند سعی دارند تا به زعم خود عشق و علاقه به اهل بیت ایرانیان را به
کینه و نفرت مبدل نمایند و برای دستیابی به چنین هدفی ، ناچار باید ثابت نمایند که اهل بیت ( بخصوص امام
علی و امام حسن و حسین علیهم السلام ) دستشان بخون نژاد ایرانی آلوده شده و هر که خون ایرانی در
رگهایش جریان دارد باید از قاتلین نیاکان خود متنفر باشد و این قاتلین نیاکان نباید دارو دسته اسکندر مقدونی یا
مهاجمین چنگیز مغول یا پرتغالی ها و انگلیسی ها و روسها و امریکائیها باشد بلکه فقط و فقط باید عرب و البته
نه عربهای فاتح ایران بلکه فقط باید بنی هاشم و نه هر بنی هاشم بلکه باید از اهل بیت باشد !!!
برای دستیابی به چنین هدفی هیچ چاره ای جز جعل و تحریف تاریخ وجود ندارد . تحریفی نه چندان زیرکانه و
برای دستیابی به چنین هدفی هیچ چاره ای جز جعل و تحریف تاریخ وجود ندارد . تحریفی نه چندان زیرکانه و
استادانه بلکه بسیار ناشیانه و ...
نا گفته نماند که دشمنی ناپاکان با پاکان روزگار در طول تاریخ و از خلقت آدم سابقه داشته و پدیده جدیدی
نا گفته نماند که دشمنی ناپاکان با پاکان روزگار در طول تاریخ و از خلقت آدم سابقه داشته و پدیده جدیدی
نیست که به توضیح و کنکاش بیشتری نیاز داشته باشد و ما در این نوشتار به هیچ وجه به علل و دلایل این
دشمنی نمی پردازیم که چون کفر ابلیس بر همه اشکار است ، بلکه تنها با بعضی از راههای دروغ پراکنی و
کذب گویی این کذابان رسوا آشنا می شویم. .
امام علی و کشتارایرانیان
!!!!!!!!!
نمونه اول :
«امام علی یکی از مشاوران نزدیک عمر (خلیفه دوم مسلمانان) در هنگام حمله لشکر اسلام به ایران بود. زمانی که عمر می خواست خود شخصا در این جنگها حاضر شود، امام علی به او گفت: " تو سر این سپاهی اگر بروی و کشته شوی، سپاه اسلام متلاشی می شود. تو باید مرکز خلافت را داشته باشی تا اگر سپاه اسلام شکست خورد. ایرانیان بدانند که این نیرو پشت دارد" (تاریخ طبری، جلد 5، ص 1943 و 1945، اخبار الطول ص 147 و نهج البلاغه ص 443 – 446).»
امام علی ( ع ) به خلیفه مسلمین مشاوره داده و وی را راهنمایی نموده و اتفاقاً درایت و دوراندیشی امام در این مورد مثال زدنی است ولی علت اینکه این نویسندگان محترم خردگرا ( !!!) مدام بر این طبل « مشورت » می کوبند چه منظوری دارند ؟ ایا اگر امام علی ( ع ) به مسلمین و نیز خلیفه وقت خیانت می کرد و مشاوری خائن بود اینان دلباخته او می شدند ؟!
مگر امام بدهکار نژاد پارسیان بود که دینش را به دِینش بفروشد ؟
اینان چنین انتظاری را می توانستند از هرمزان داشته باشند که سردار ایرانیان ( والی خوزستان ) بود و پس از
!!!!!!!!!
نمونه اول :
«امام علی یکی از مشاوران نزدیک عمر (خلیفه دوم مسلمانان) در هنگام حمله لشکر اسلام به ایران بود. زمانی که عمر می خواست خود شخصا در این جنگها حاضر شود، امام علی به او گفت: " تو سر این سپاهی اگر بروی و کشته شوی، سپاه اسلام متلاشی می شود. تو باید مرکز خلافت را داشته باشی تا اگر سپاه اسلام شکست خورد. ایرانیان بدانند که این نیرو پشت دارد" (تاریخ طبری، جلد 5، ص 1943 و 1945، اخبار الطول ص 147 و نهج البلاغه ص 443 – 446).»
امام علی ( ع ) به خلیفه مسلمین مشاوره داده و وی را راهنمایی نموده و اتفاقاً درایت و دوراندیشی امام در این مورد مثال زدنی است ولی علت اینکه این نویسندگان محترم خردگرا ( !!!) مدام بر این طبل « مشورت » می کوبند چه منظوری دارند ؟ ایا اگر امام علی ( ع ) به مسلمین و نیز خلیفه وقت خیانت می کرد و مشاوری خائن بود اینان دلباخته او می شدند ؟!
مگر امام بدهکار نژاد پارسیان بود که دینش را به دِینش بفروشد ؟
اینان چنین انتظاری را می توانستند از هرمزان داشته باشند که سردار ایرانیان ( والی خوزستان ) بود و پس از
اسارت به مدینه برده شده و مسلمان گردید و پس از آن مشاور عمر در فتح ایران شد.
اتفاقا یکی از مواردی که ایران پرستانی این چنین را مدیون امام علی ( ع ) می سازد ، ماجرای هرمزان است .
اتفاقا یکی از مواردی که ایران پرستانی این چنین را مدیون امام علی ( ع ) می سازد ، ماجرای هرمزان است .
هرمزان والی خوزستان را پس از اسارت به مدینه بردند . مسلمان شد و طرف مشورت عمر در فتح مناطق
مختلف ایران شد . پس از قتل عمر بدست ابولؤلؤ که یک ایرانی بود ، عبیدالله بن عمر به تهمت همدستی
هرمزان با قاتل پدرش ، بی گفتگو و بدون اثبات جرم ، هرمزان را کشت . امام علی (ع ) به خلیفه بعدی ( عثمان )
فرمود : « باید خون مسلمانی را که بدون حکم حاکم کشته شده قصاص کرد گرچه مقتول بیگانه و قاتل فرزند
خلیفه باشد » . عثمان در بدو امر فتوای علی را پذیرفت لکن چند روز بعد منصرف شد و در خطابه ای که ایراد کرد
اعلام داشت که برای جلوگیری از تشویش اذهان مردم خون هرمزان را زیر پا می گذارد ... اما علی ( ع ) در انچه
که گفته بود ثابت قدم ماند و در اولین روز خلافت اعلام داشت که « اگر به این فاسق ( قاتل هرمزان ) دست
یابم او را به قصاص خون هرمزان خواهم کشت » . عبیدالله به شام گریخت و در جنگ صفین بدست سپاهیان
امام علی ( ع ) به هلاکت رسید .
آیا نباید نژاد ایرانی از امام علی ( ع ) بخاطر پی گیری قصاص خون هرمزان سپاسگذار باشند ؟
آیا نباید نژاد ایرانی از امام علی ( ع ) بخاطر پی گیری قصاص خون هرمزان سپاسگذار باشند ؟
نمونه دوم: (جعل تاریخ)
« مردم خراسان نیز در زمان امام علی برای چندین بار قیام کردند و چون چیزی نداشتند بعنوان باج و خراج بپردازند، از دین اسلام برگشته و به مقاومت سخت و جانانه ای دست زدند. امام علی «جعده بن هبیره» را بسوی خراسان فرستاد. او مردم نیشاپور را محاصره کرد تا مجبور به صلح شدند. ( تاریخ طبری، جلد 6، ص 2586 و فتوح البلدان ص 292) »
و اما متن اصلی فتوح البلدان بلاذری صفحه ۲۹۲ :
فتوح البلدان بلاذری - صفحه ۲۹۲ :
« هنگامیکه علی بن ابیطالب به روزگار خلافت خویش در کوفه بود ، ماهویه مرزبان مرو به خدمت وی شد . علی ( ع ) به دهقانان و اسواران و دهسالاران نامه نوشت که جزیه بدو پردازند . اهل خراسان سرباز زدند . پس علی ( ع ) جعده بن هبیره مخزومی را که پسر ام هانی دختر ابوطالب بود بدان جای روانه کرد . اما فتحی دست نداد و امر خراسان همچنان پریشان بود تا امام علی ( ع ) کشته شد .»
***
نمونه سوم :
« در زمان امام علی مردم شهر ری نیز سر به طغیان برداشتند و از پرداخت خراج خوداری کردند. امام علی، «ابوموسی» را با لشکری زیاد به سرکوب شوروش فرستاد و امور آنجا را بحال نخستین برگرداند. ابوموسی پیش از این طغیان نیز، یکبار دیگر بدستور امام علی به جنگ مردم شهر ری گسیل شده بود. (فتوح البلدان ص 150) »
به خود منبع مذکور (فتوح البلدان ص 150) مراجعه می کنیم :
فتوح البلدان بلاذری - صفحه ۱۵۰ :
عباس بن هشام از پدرش و او از جد وی روایت کند که : علی ( ع ) به یزید بن حجبه بن ...بن عکابه را ولایت ری و دستبی داد . در خراج آن کسری پدید آمد . علی ( ع ) یزید را به زندان افکند ، چون از زندان بیرون شد به معاویه پیوست .پیش از آن ، ابو موسی به جنگ اهل ری که شوریده و عهد شکسته بودند شده بود و امور انجا را بحال نخستین باز آورده بود .»
اگر هر دو مطلب فوق بدقت مطالعه شود نکات تحریفی لو رفته و کلی باعث انبساط خاطر می گردد :
اولا ؛ امام در برخورد با والی ری که خیانت در امانت کرده ، عدالت و قاطعیت نشان می دهد .
دوما ؛ ابو موسی ، پیش از آن ( پیش از ولایت یزید بن حجبه که قطعا پیش از خلافت امام علی ( ع ) می باشد ) به جنگ اهل ری رفته و نه زمان امام علی ( ع ) و « یکبار دیگر » !!!
***
نمونه چهارم :« علی ولایت آذربایجان را نخست به سعید بن ساریه خزاعی و سپس به اشعث بن قیس داد. یکی از شیوخ آذربایجان نقل می کند که ولید بن عقبه همراه با اشعث بن قیس به آذربایجان می آیند . و چون ولید آن دیار را ترک کرد ، مردم آذربایجان قیام کردند. اشعث از ولید طلب یاری کرد و ولید برای یاری وی سپاهی از کوفه به در آنجا گسیل داشت. اشعث، حان به حان (حان= خانه به خانه) فتح کرد و پیش رفت. و پس از فتح آذربایجان گروهی از تازیان اهل عطا را بیاورد و در آنجای ساکن ساخت و آنان را فرمان داد که مردم را به اسلام خوانند. (فتوح البلدان، بلاذری)»
پس متن فوق را با دقت خوانده و با متن اصلی مقایسه نمایید :
فتوح البلدان بلاذری - صفحه ۱۶۶ :
« حسین بن عمرو و احمد بن مصلح اردی از شیوخ اهل آذربایجان روایت کنند که : ولید بن عقبه به آذربایجان آمد و اشعث بن قیس همراه وی بودو چون خود بازگشت ، اشعث را بر آن جای گمارد .در انهنگام آذربایجان بشوریدند . اشعث از ولید طلب یاری کرد و او سپاهی عظیم از اهل کوفه فرستاد . اشعث حان به حان فتح می کرد و پیش می رفت - و حان بزبان مردم آذربایجان باغستان است - تا با همان شرایط صلح حذیفه و عتبه بن فرقد ، آذربایجان را فتح کرد و از تازیان اهل عطا و دیوان گروهی بیاورد و در انجای ساکن ساخت و آنان را فرمان داد که مردم را به اسلام خوانند .
پس از او سعید بن عاص والی گردید و به جنگ آذربایجان رفت و بر اهل موقان و گیلان غالب آمد ... پس از آن علی بن ابیطالب ، اشعث را ولایت آذربایجان داد . چون به آذربایجان رسید ، چنان دید که اکثر مردمان اسلام آورده اند و قرآن می خوانند . پس گروهی از تازیان اهل عطا و دیوان را در اردبیل مسکن داد و آن شهر را آبادان گردانید .»
اولا ؛ با توجه به اینکه ولید بن عقبه در زمان عمر والی کوفه بود و مشهور است که بعلت مستی نماز صبح را بجای دو رکعت ، چهار رکعت خواند و ... امام (ع ) در زمان عثمان حد وی را جاری ساخت و پس از ان سعید بن عاص والی کوفه گردید . پس این حوادث مربوط به دوران خلافت امام علی ( ع ) نیست و در دوران امام علی ( ع ) مردم آذربایجان همگی مسلمان و قرآن خوان شده بودند .
دوما ؛ جاعل محترم ! آخر داستان را ( علی ولایت آذربایجان را نخست به سعید بن ساریه خزاعی و سپس به اشعث بن قیس داد. ) در ابتدا نوشته تا چنین القا نماید که همه ماجرا در زمان امام علی ( ع ) اتفاق افتاده است.
یا علی مدد
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و دوم شهریور ۱۳۸۹ ساعت 5:57 توسط مجید فضیلت
|