این انقلاب بیدی نیست که با این بادها بلرزد
از این بابت خیلی خوشحالم که در کشوری زندگی می کنم که تئوری حکومت و نظام آن یک تئوری متقن و پایه های حکومتی آن بسیار قوی است به طوری که قریب به ۳۰ سال آمریکای جنایتکار و غربی ها علی رغم تلاش های زیاد و هزینه های هنگفت نتوانسته اند پایه های این حکومت را به لرزه درآورند. چراکه درخت جمهوری اسلامی مانند درختی است که در کویر روئیده باشد. این درخت ریشه ای عمیق دارد که با خون شهیدان آبیاری شده است. چقدر در خیال خامند آنهایی که فکر میکنند با ریختن چند مفسد و اراذل در خیابان و به آتش کشیدن ماشین ها می توانند این انقلاب را سرنگون کنند.
۱۸ تیر هم خس و خاشاکی به خیابان ریختند و جریان نیمه جان برانداز روز ۱۸ تیر آخرین نفس های خودش را کشید و همه چیز تمام شد. عجیب است که درس عبرتی نمی شود برایشان!
و چقدر زیباست این حوادث که باطن های گرگ صفت خیلی ها را نمایان می کند!
گویی همین دیروز بود که آن هایی که در کل عمرشان یک رکعت نماز درست ندارند به خیابان ها ریختند و در اقدامی هماهنگ با رادیوهای بیگانه الله اکبر گفتند. و گمان کردند میتوانند مردم را بفریبند.
دوران دبیرستان از طرف اداره پدر به اردوهای چند روزه طرح بصیرت می رفتیم. در یکی از این دوره ها در یکی از جلسات سخنرانی یکی از علما هروقت نام زیبای حضرت محمد (ص) می آمد یکی از گروه هایی که می گفتند این ها بچه های شهدا هستند برای شوخی با صدای بلند و در اقدامی هماهنگ همه با هم می گفتند:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
واهلک اعدائهم بالاخص منافقین در قفس
در قفسو ببندید به ریششون بخندید
بعد با صدای بلند همه سالن که قریب به ۵۰۰ نفر دبیرستانی بود .... کر ..کر .. می خندیدند
و حالا:
ما هم در قفسو بستیم و به ریششون خندیدیم