خشونت سگ بازها
من عاشق گل رز هستم. و پدرم بسیار عاشق تر از من. روزی پدرم در باغچه حیاطمان یک نهال گل رز کاشت. و من ساعت ها و روزها منتظر بودم تا نهال گل رز ما گل های زیبا بدهد. تا اینکه بلاخره باغچه ما پر از گل رز شد. گل های رز قرمز رنگ. قرمزی که به رنگ خون شبیه تر بود. برای اولین بار که قصد کردم یکی از این گل های زیبا را بچینم پدرم مرا دید و ممانعت کرد. پرسیدم چرا ؟؟؟ گفت: گل توی باغچه قشنگ است. وقتی گل را چیدی بلافاصله پژمرده می شود. اما وقتی گل روی شاخه اش بماند تا چند روز ما از دیدنش لذت می بریم.
کمی که فکر کردم دیدم پدرم راست می گوید. گل توی باغچه قشنگ است. از آن به بعد من عاشق گل ها هستم اما فقط توی باغچه. چون گل در باغچه باشد ماندگاری اش بیشتر است.
این موضوع به طبیعت حیوانات هم سرایت دارد. یک سگ وقتی کاربرد دارد که در محل زندگی خودش باشد. چرا باید سگ ها را در خانه هایمان حبس کنیم؟ چرا باید یک سگ را از ارتباط با دیگر سگ ها محروم کنیم؟ آیا یک سگ حق پیوند زنا شویی ندارد؟ سگ ها هم به محبت هم نوع خودشان نیاز دارند. اینکه ما سگ ها را از دیگر سگ ها محروم کنیم و اجازه ندهیم که با سگ های دیگر ارتباط عاطفی داشته باشند خودش نوعی تجاوز به حقوق حیوانات است.
بیایید یک کمپینی درست کنیم برای حمایت از حقوق حیوانات خانگی.
لطفا سگ ها را آزاد کنید.