یکی از عوامل گرمای زیاد خوزستان علاوه بر تاثیرات شرایط جغرافیایی، نابود شدن جنگل های استان است.جنگل هایی که هم باعث ریزش نعمت های الهی بود و هم منزلگاه گونه های مختلف حیوانات اعم از آهو و گوزن بومی. اما اینکه چه بر سر جنگل های استان خوزستان آمده است و از کجا روند تخریب آنها شروع شده است نیاز به پاسخگویی سازمان های مربوطه دارد.

اما مبحثی که نگارنده قصد پرداختن به آن را دارد، موضوع فضای سبز شهر اهواز است. بدیهی است آنچه که در نگاه اول از کلانشهر اهواز در اذهان مردم نقش بسته است شهری خاکی و خشک است. علی الخصوص که گرمای طاقت فرسای منطقه مزید بر علت هم شده است.

چه کسی می تواند منکر این شود که دلیل اصلی مسافرت مردم ایران به شمال کشور هوای مطبوع و مناظر زیبا و بکر آن است؟ مگر ما در خوزستان فصل زمستانی نداریم که در مطبوع بودن آن با فصل بهار استان های شمالی برابری می کند؟ دقیقا زمانی که در شمال ایران به دلیل سرمای زیاد مردم در کنج اتاق هایشان کنار بخاری زیر پتو مچاله شده اند در خوزستان طبیعتی بسیار شگفت انگیر و مسحور کننده دارد.

باغ های پرتقال، بوی درختان نارنج، سرسبزی خیره کننده مزارع و نسیم روح بخش زمستانی در خوزستان بهار ایران را تداعی می کند. پس وقتی ما می توانیم در فصلی از سال منطقه ای توریستی باشیم چرا خودمان برای آبادانی شهر و دیار خودمان گامی بر نمی داریم.

اگرچه خوزستان به تنهایی یک استان چهار فصل است. و حقیقتا در چهار گوشه آن در یک زمان معین چهار آب و هوا را می توان لمس کرد. اما آنچه که باید بابت آن تاسف خورد عدم تامل و دقت مسئولین استان و شهرها برای زیباسازی شهرهای استان است.

به طور خاص می خواهیم به شهر اهواز اشاره کنیم. موضوعی که مردم را شدیدا رنج می دهد عدم برنامه ریزی مسئولان شهرداری ها برای گسترش و توسعه پارک های اهواز است. مردم حقیقتا از پارک های تکراری خسته شده اند. حقیقتا مردم اهواز انتظار دارند که مسئولین در باره سرانه تفریح گاه های شهری گزارش بدهند و وضع موجود را با دیگر استان ها مقایسه بکنند.

این موضوع سرانه بسیار پایین فضای تفریحی فقط یک گوشه کار است. از طرفی مشاهده می شود وضع رسیدگی به پارک ها بسیار اسف بار و غیر کارشناسی است. کارگران فضای سبز ما کمترین تحصیلات اولیه را دارند و صرفا از روی ناچاری و کسب درآمد به شهرداری و سازمان پارک ها روی آورده اند. حتی شرکت هایی که طرف قرارداد سازمان پارک ها هستند هیچ نظارتی بر روی عملکرد آن ها نیست. وضعیت فضای سبز اهواز بر این ادعا گواهی می دهد.

از طرفی مدیران میز نشین حاضر نیستند به صورت میدانی وضع فضای سبز شهر اهواز را بررسی کنند. و این موضوع نیز یکی دیگر از عوامل نامطلوبی فضای سبز اهواز است. چه بسیار پارک هایی که پس از چمن کاری به دلیل عدم آبرسانی یا آبرسانی غیر کارشناسی دچار آسیب شده اند و از بین رفته به گونه ای که دیگر قابل نشستن نیستن.

چه بسیار فضاهای آماده ای که به دلیل عدم درخت کاری و نبود سایه مناسب به هیچ عنوان مناسب یک ساعت استراحت در کنار خانواده نیستند. و چه بسیار درختانی که به دلیل عدم سواد کافی در حرس کردن در فصلی که به آن نیاز است غیر قابل استفاده می شوند.

و چه بسیار فضاهای سبزی که سیستم آبرسانی بسیار مشمئز کننده ای دارند.

چرا مسئولان فضای سبز برای مردم علاقه مند کلاس های رایگان آموزش درخت کاری نمی گذارند تا هرکسی به سهم خود گوشه ای از این شهر را آباد کند و درخت بکارد؟ حقیقتا جای خالی آموزش در توسعه پارک های شهری شدیدا احساس می شود.